نظام مقدس جمهوری اسلامی که با محوریت اجرایی کردن آموزه های اسلام» بنا شده است در آستانه چهلمین سالگرد خود است.
دشمنان در طی این مدت از هر روشی برای از بین بردن این نظام تلاش کرده اند ولی به فضل الهی تمام نقشه های آنان بر باد رفت.
تحرکات اخیر دشمنان با کمک لیبرال های داخلی که بر فشار اقتصادی و وابستگی اقتصادی و ایجاد نفوذ در ارکان نظام تاکید دارد، آخرین امید آنان است تا با نا امید کردن مردم از نظام، زمینه نفوذ را فراهم کنند.
اگر مردم عزیز ایران اسلامی که تاکنون با صبر و همدلی خود تمام مشکلات را پشت سر گذاشته اند، در راهپیمایی 22 بهمن امسال نیز با ابهت و عظمت حضور یابند می توانند دوباره شکست بزرگی بر مسئولین لیبرال و دشمنان خارجی بزنند.
ما باید در درون انقلاب یک انقلاب دیگر انجام دهیم و آن، حذف مسئولین لیبرال و غرب گرا و تجمل گرا از ارکان نظام است و راه آن، انتخاب گزینه ای مؤمن و انقلابی در انتخابات پیش رو است.
اینجانب از عموم مردم ایران اسلامی دعوت می کنم که دوباره در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، حماسه دیگری بیافرینند.
به امید افق های روشن برا ملت بزرگ ایران اسلامی
محمد علی فتحی
1379/11/21
در گوشی خود مقاله های خود را بنویسید با هر فونت و سایزی که دوست دارید و به صورت پی دی اف و ورد ذخیره کنید. و اشتکراک گذاری نمائید.
با این برنامه می توانید:
1. در بخش متن مقاله، بخش های مختلف پروپوزال های گوناگونی که دانشگاه ها یا مؤسسات و یا همایش ها اعلام می دارند ایجاد کنید.
2. این برنامه اولین نرم افزار در ایران است که محیط نوشتن مقاله پژوهشی را یکجا در گوشی های اندرویدی ایجاد کرده است.
3. اساتید حوزه و دانشگاه، طلاب و دانشجویان و پژوهشگران عرصه های مختلف می توانند با کمک این برنامه در هرجا و هر زمانی مقاله بنویسند.
4. با این برنامه هزینه تایپ مقالات شما از بین می رود.
5. با این برنامه می تواند بعد از خروجی ورد گرفتن، در رایانه خود اقدام به ویرایش حرفه ای و صفحه آرایی مقاله خود کنید.
برای همه شما آرزوی موفقیت داریم.
برای دانلود بر روی عکس کلیک کنید
بسماللّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین
از میان همهی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمّدنسازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوبها را شکست؛ کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونهگون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیکتر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانهی انقلاب و چهل دههی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست و پنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.
برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بیمصرف و بیفایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همهی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دورهای بدرخشد و در دورهای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشماندازهای مبارک دلزده شوند. هرگاه دلزدگی پیش آمده، از رویگردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.
انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، امّا به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پساز نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم ی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.
دانلود فایل pdf
ادامه مطلب
نظام مقدس جمهوری اسلامی که با محوریت اجرایی کردن آموزه های اسلام» بنا شده است در آستانه چهلمین سالگرد خود است.
دشمنان در طی این مدت از هر روشی برای از بین بردن این نظام تلاش کرده اند ولی به فضل الهی تمام نقشه های آنان بر باد رفت.
تحرکات اخیر دشمنان با کمک لیبرال های داخلی که بر فشار اقتصادی و وابستگی اقتصادی و ایجاد نفوذ در ارکان نظام تاکید دارد، آخرین امید آنان است تا با نا امید کردن مردم از نظام، زمینه نفوذ را فراهم کنند.
اگر مردم عزیز ایران اسلامی که تاکنون با صبر و همدلی خود تمام مشکلات را پشت سر گذاشته اند، در راهپیمایی 22 بهمن امسال نیز با ابهت و عظمت حضور یابند می توانند دوباره شکست بزرگی بر مسئولین لیبرال و دشمنان خارجی بزنند.
ما باید در درون انقلاب یک انقلاب دیگر انجام دهیم و آن، حذف مسئولین لیبرال و غرب گرا و تجمل گرا از ارکان نظام است و راه آن، انتخاب گزینه ای مؤمن و انقلابی در انتخابات پیش رو است.
اینجانب از عموم مردم ایران اسلامی دعوت می کنم که دوباره در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، حماسه دیگری بیافرینند.
به امید افق های روشن برا ملت بزرگ ایران اسلامی
محمد علی فتحی
1379/11/21
صدّیق یعنی چه؟
صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین». صدّیقین» پشت سر نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقهی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست.
۵/مرداد/۱۳۸۴
سؤال:
بعضی از دعا ها فضیلت
و ثواب های زیادی برایشان یاد شده مثل دعای معراج و دعای صحیفه و غیره و من همیشه این
دعاها را می خواندم
ولی چند وقت پیش خواندم که این روایات هیچ سندی ندارند.
اگه هیچ سندی ندارند یعنی ثوابی
ندارند؟
در جایی خواندم
که در فقه یک چیزی به اسم مسامحه بر ادله» هست که حتی این روایات سند نداشته باشد،
ثواب شامل آدم می شود.
آیا این درست است؟
جواب:
دعاهایی که فرمودید در منابع مهم روایی شیعه و سنی نقل شده است و برخی به لحاظ سندی ضعف هایی دارد.
ولی این ضعف روایت ها خدشه ای بر اعتبار و ارزشمندی دعا نمی زند و محتوای غنی برخی از این ادعیه حکایت از آن دارد که از یک منبع قوی و معنوی صادر شده است.
در حدیث
صحیحی از هشام بن سالم
از امام صادق علیهالسلام آمده
است:
من بلغه عن النبی - صلیاللهعلیهوآله- شیء من الثواب فعمله کان
اجر ذلک له و ان کان رسول الله - صلیاللهعلیهوآله- لم یقله[1]»؛
یعنی:
اگر روایتی از پیامبر- صلیاللهعلیهوآله- در مورد ثواب بر انجام عملی، به شخصی برسد و او به همین قصد به آن عمل کند، اجر و ثواب آن عمل را میبرد، هر چند پیامبر- صلیاللهعلیهوآله- آن را نفرموده باشد.
این حدیث ومشابه آن قاعده ای را در اختیار فقها نهاده که معروف به قاعده من بلغ» شده است.
طبق این قاعده اگر کسی به خاطر حدیث منتسب به پیامبر عملی را به خاطر ثوابی انجام دهد و یا کاری را ترک کند و لو بعدا ثابت شود که آن حدیث را نگفته خدای عزوجل به او پاداش می دهد.
با توجه به نکته یاد شده بر فرض عدم صحت روایات دعاهایی که نام بردید اگر از آن جهت که این دعاها را و ثواب هایش را به پیامبر- صلیاللهعلیهوآله- نسبت داده اند انجام دهید مشمول پاداش الهی خواهید بود.
1- انقلاب ما هر چه هم که قوههاى مادىاش کم باشد، این معنویتْ اسباب پیشرفت مىشود[1].
2- من گمانم این است که انقلاب ما بهترین انقلابى بوده است که با ضایعات کم، نتایج زیادى از آن تا کنون برداشتیم و امیدواریم که بعد از این هم برداشته بشود. و نکتهاش هم این بوده است که انقلابهاى دیگر، انقلابهاى یک رژیمى بر یک رژیمى، یک رژیم مشابه رژیم بوده؛ و انقلاب ما انقلاب اسلامى است، چون متکى بر اسلام است از این جهت است که بعد از انقلاب آشفتگیها یک مقدارى از طرف منحرفین هست، از طرف خود مسلمین انحرافات کم است یا نیست. لکن روى هم رفته باید یک قدرى با مشکلات ساخت[2].
3- در هیچ انقلابى مثل انقلاب ما رحمت نداشت. و هیچ انقلابى مثل انقلاب ما با مردم و با خیانتکاران رفتار نکرد، همه را آزاد گذاشتیم. دولت ما با همه به طور رحمت رفتار کرد. قلمها را آزاد گذاشتند؛ مطبوعات را آزاد گذاشتند؛ احزاب را آزاد گذاشتند؛ گروهها را آزاد گذاشتند. باب رحمت به مِصراعَیْه[3] به روى ملت باز، همان رحمتى که دنباله رحمت اسلام است؛ دنباله رحمت رسول خداست. لکن خیانتکاران، جرثومههاى فساد و غدّههاى سرطانى، به اخلالگرى برخاستند؛ به فتنهگرى برخاستند[4].
4- بعد از هر انقلابى یک بیمارى در ملت پیدا مىشود. و بحمد اللَّه- این انقلاب ما از همه انقلابهایى که تا کنون اتفاق افتاده است پاکتر و صافتر [بوده] و باید این را انقلاب سفید» اسمش را گذاشت. و من امیدوارم که چون انقلاب اسلامى بوده است و براى اسلام بوده است و با فریاد اللَّه اکبر» این انقلاب به پیروزى رسید، خداى تبارک و تعالى با ما باشد. و ان شاء اللَّه هست. خداى تبارک و تعالى پشتیبان شما و پشتیبان ما، پشتیبان ملتهاى اسلامى، پشتیبان ملت ایران باشد. همه با هم به پیش بروید، و گرفتاریها را ان شاء اللَّه رفع کنید. قدرتمند باشید[5].
5- ما مدعى هستیم که انقلاب ما در عالم نظیر نداشته است براى اینکه اسلامى بوده است. و چون اسلامى بود و تمام افراد ملت شرکت در این امر داشتند، یک انقلابى نبود که یک حکومتى بیاید و حکومتى را ببرد، یا یک نظامى بیاید و یک حکومتى را ساقط کند. آن طور نبود. یک ملتى قیام کرد و ملتى که اسلامى بود، ملتى که خودش را پایبند اخلاق و پایبند اسلام مىدانست و مى داند، اینها قیام کردند و حریف خودشان را بیرون کردند و غلبه کردند[6].
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم کرج یعنی ایران کوچک، از دیر باز به عنوان پیشتار عرصه های انقلاب بوده اند.
وجود صدها شهید از این خطه و زندگی خوانواده های ایثارگران و جانبازان و آزادگان سر افراز در این شهر، نورانیت انقلابی مردم شهر را در اذهان تداعی می کند.
همواره در راهپیمایی های مختلف حضور پر رنگ مردم، لرزه بر اندام دشمنان انداخته است.
اخیرا شنیده ایم که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی سخنران مراسم ۲۲ بهمن امسال را کسی معرفی کرده که اندیشه های وی با روحیه انقلابی مردم کرج سازگاری ندارد.
کسی دعوت شده که در عرض ۲۰ دقیقه خسارت محض یعنی برجام را با همکاران و هم فکران خود به تصویب رسانده و با این کار راه نفوذ دشمن را در عرصه اقتصادی و. فراهم کرده است.
تلاش های اخیر وی در به تصویب رساندن کنوانسیون های fatf و لوایح آن یعنی cft و پالرمو از کسی مخفی نیست. تلاشی که می تواند کشور را دچار مشکلات جدی در آینده نماید.
این جانب، ضمن اعتراض به روند انتخاب وی به عنوان سخنران مراسم ۲۲ بهمن، از مردم انقلابی خواهانم که مراتب اعتراض خود را نسبت به حضور وی به مراجع ذی ربط اعلام دارند.
والسلام علیکم و رحمة الله
محمد علی فتحی
۹۷/۱۱/۱۰
5000 حکمت از امام علی علیه السلام کتابی است که آقای علی عاشور تألیف کرده است.
ایشان از منابع مختلف احادیثی که از امام علی علیه السلام نقل شده است که در یک جا جمع کرده است. زیان این کتاب عربی است و جا دارد محققان و نیسندگان محترم عنایت ویژه ای به این موسوعه نمایند و به ترجمه و نکته گیری و تحلیل روایات اقدام نمایند.
با کلیک بر روی عکس، pdf کتاب را دانلود کنید.
برای فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها - آن موجود قدسیِ والا، آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبیری که هر شاعری - چه شاعر درست وحسابی گوی و چه شاعر هرزه گوی - برای محبوب و معشوق خودش ذکر می کند، نباید استفاده کرد؛ باید از تعبیرات متناسبی استفاده کرد. اعتقاد من این است که اگر شعرای عزیز ما - همچنان که امروز خوشبختانه، هم در سرود دسته جمعی و هم در بعضی از شعرهایی که قبلاً آقایان خواندند، همین معنا انصافاً تأمین شده است - لفظ و معنا را برای بیان معرفتی که امروز جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها تعلیم بگیرد، به کار گیرند و آن را مدّاح با صدای خوش و آهنگ مناسبِ با این کار عرضه کند، یکی از بهترین انواع تبلیغ و ترویج صورت گرفته است؛ یعنی همان دعبل» و فرزدق» و کُمیْتِ» تاریخ در این جا ظهور و تجلّی پیدا کرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و می تواند اجرهای بزرگ الهی را به دنبال خود داشته باشد.
قمستی از بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان اهل بیت
آیتالله شیخ صادق آملی لاریجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
سلام علیکم
احتراما معروض می دارد لایحه الحاق به کنوانسیون پالرمو و مقابله با تامین مالی تروریسم، با توجه به نظر کارشناسان و دلسوزان انقلاب اسلامی زمینه نفوذ دشمنان را در ارکان اقتصاد ایران اسلامی فراهم می کند.
متاسفانه افرادی مغرضانه و یا جاهلانه فکر می کنند که با الحاق ایران به کنوانسون های بین المللی، زمینه رشد اقتصادی فراهم می شود و این درحالی است که نویسندگان ومدیران این کنوانسیون ها به دنبال محدودیت زایی مالی و نیز نظارت افسارگسیخته بر نظام اقتصادی کشور هستند.
اگر اطلاعات اقتصادی کشور در اختیار بیگانگان قرار گیرد، می توانند زمینه نفوذ اقتصادی، فرهنگی و ی را در کشور ایجاد کنند و همین خطر بزرگی برای نظام اسلامی و مردم عزیز ایران اسلامی خواهد بود.
اینجانب به عنوان یک طلبه و خادم ملت، با توجه به مطالعه لوایح یاد شده و حساسیت های موجود، تصویب آنها را خیانت به ملت ایران می دانم و هشدار می دهم در تصویب لوایح یاد شده کمال دقت را بفرمایید.
اگر خدای ناکرده باتصویب این لوایح، نفوذ اتفاق افتد، در طول تاریخ خیانت امضاء کنندگان بر ملا شده و دود آن بر چشم آنها خواهد رفت.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد علی فتحی
26/ دی ماه/ 1397
رجب ماه خدا ماه بندگی ماه استغفار و.آمد.
چی کار می خوای بکنی؟
تصمیمتو گرفتی؟
می خوایی از اونهایی باشی که وقتی منادی در روز قیامت صدا می زنه این الرجبیون؟ تو هم بگی :
من رجبی هستم.
با روزه و دعا واستغفار وذکر وانجام کارهای نیک وبدست آوردن دل بندگان خدا رجب را نورانی باشیم.
اعمال ماه مبارک رجب
فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است.
از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که فرمود:
ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمىرسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ میگردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.
از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است که فرمود:
هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.
و همچنین فرمود :
رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است که حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود:
ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مىگویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مىشود پس بسیار بگوئید: أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
ابن بابویه از سالم روایت کرده است که می گفت:
در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود : آیا در این ماه روزه گرفتهاى؟ گفتم: نه والله اى فرزند رسول خدا.
فرمود : آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آن را به غیر از خدا کسى نمىداند به درستى که این ماهى است که خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.
پس گفتم: یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزهداران آن نائل مىگردم؟
فرمود: اى سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر کس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر کس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدتها و هولهاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا کنند. بدان که براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد:
سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .
اعمال مشترک ماه مبارک رجب
اینها اعمالی است که انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است :
1- در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:
یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.
2- دعایی را که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود:
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ.
3- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که در ماه رجب این خوانده شود: اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
قابل توجه است که ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که میتوانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید .
4- از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده که: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.
5- از نبی مکرم اسلام روایت است: کسى که در ماه رجب هزار مرتبه "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید .
6- روایت است کسى که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید: "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" و پس از اتمام ذکر، دستها را بلند کند و بگوید: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ" اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند .
7- در کل این ماه هزار مرتبه ذکر: أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد .
8- سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فضیلت بسیاری براى خواندن سوره قل هو الله أحد نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت کرده که هر کس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود که او را به بهشت بکشاند.
9- سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت کرده که فرمود:
هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و آیة الکرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و سپس ده مرتبه بگوید : أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ حق تعالى براى او از روزى که این نماز را گزارده تا روزى که بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیهای که خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود .
10- سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود. زیرا که روایت شده هر کس در یکى از ماههاى حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد.
11- از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که: هر کس در یک شب از شبهاى ماه رجب ده رکعت نماز به این نحو که در هر رکعت حمد و قل یا ایها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را میآمرزد.
دانلود فایل
امیرالمؤمنینعلیه السلام:
أَفْضَلُ اُّهْدِ إِخْفَاءُ اُّهْدِ[1].
امامعلیه السلام:
برترین نوع پارسایى مخفى داشتن پارسایى است».
شرح:
در این فرموده امیر المؤمنین علیه السلام به ریشه ای ترین بحث زهد اشاره می فرماید:
وابستگی به خود زهد ورزی» که با اظهار آن خود را نشان می دهد بر خلاف زهد است.
کسی که در مسیر سیر الی الله قرار دارد حتی بر عمل خود مثل همین زهد ورزی، نباید دل ببندد چرا که این فعل، غیر از معبود هستی یعنی الله تعالی است و سالک الی الله و عبد حقیقی خدا، به حسنات خود اعتماد نمی کند بلکه بر ذات باری تعالی فقط اعتماد دارد.
دلیل اینکه یگانه های توحید و کمّلین از عباد الله دائما بر استغفار و اقرار به گناه تاکید داشتند همین است.
آنان در اوج مناجاتشان وابستگی به مناجات نداشتند بلکه به پروردگار خود که با او مناجات دارند اعتماد دارند.
رسیدن به این مقام و منزلت جز با استعانت از ذات باری تعالی و توجه به مقام عزت الهی و ذلت بندگی میسور نیست. لذا در تعبیر قرآنی آمده است: وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّه[2]. یعنی صبر کن ولی صبرت کردنت با استعانت از خدای عزوجل باشد.
لذا زاهد باید زهد کند و زهد او جز با مدد از باری تعالی حقیقی نخواهد بود.
ازهد و ما زهدک الا بالله.
محمد علی فتحی19/12/1397
شهادت
ذیلا سخنی از کلمات نورانی آن امام همام را آورده وشرحی را که آیة المکارم شیرازی درباره آن دارند را خدمتتان تقدیم می داریم:
قَالَ الإمَامُ عَلِىِّ النَّقِىِّ علیه السلام:
مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شرَّهُ».
امام هادى علیه السلام مىفرماید: کسى که شخصیّتش بر او بى ارزش باشد (ارزش براى خودش قائل نباشد) از شرّ او در امان نباش.
شرح حدیث:
یکى از مسائل مهم، مسائل نظام ارزشى در ادیان آسمانى در جوامع بشرى است. در عالم مادّه و در عالم معنویّت، هر چیزى قیمتى دارد و امورى ارزان و امورى با ارزش هستند و طبیعى است اگر انسان چیزى را کمبها تشخیص دهد، به آسانى آن را از دست خواهد داد و اگر پربها تشخیص دهد، به آسانى از دست نمىدهد؛ به عنوان مثال یک گوهر گرانبها در دست کودک، وسیلهاى براى بازى است و در نظر او ارزشى ندارد و به ارزانى آن را از دست مىدهد.
جواهرهاى گرانقیمت و پربها در جهان داراى اسم است و یکى از گوهرهاى نامى دنیا توسّط شخص رهگذرى کشف شد، در حالى که بچّهها با آن در حال بازى بودند و در مقابل چیز بى ارزشى آن رابه دست آورد.
شخصیّت انسان هم همین است، اگر براى آن ارزش قائل باشد به آسانى نمىفروشد. قرآن در این زمینه مىفرماید، در عالم هستى بعد از ذات پاک الهى چیزى گرانقیمتتر از انسان نیست و دلیل آن این است که همه چیز براى انسان خلق شده:
خَلَقْتُ الأشْیَاءَ لِأجْلِکَ وَ خَلَقْتُکَ لِأجْلِى؛ همه اشیا را براى تو خلق کردم و تو را براى خودم خلق کردم» و بالاترین مخلوقات خدا (فرشتگان) بر انسان سجده کردند فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ؛ پس همه ملائکه بر آدم سجده کردند»، از این جا قیمت و ارزش انسان روشن مىشود. علاوه بر این تمام اشیا براى انسان مسخّر شدهاند؛ یعنى همه آنها براى انسان کار مىکنند که نشان دهنده مقام انسان است.
حال اگر گوهر نفس را بشناسیم آن را در مقابل شهوات زودگذر و مقامات بىارزش دنیایى نمىفروشیم، ولى اگر ارزش خود را نشناسیم، شخصیّت خود را مىفروشیم و از شرّ چنین انسانى باید ترسید، زیرا با مبلغ ناچیزى انسان مىکُشد، چرا که ارزشى براى خود قائل نیست.
حال در مقابل مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ» که در روایت آمده مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ» چگونه است؟
جواب این سؤال را مولا على علیه السلام در سه جمله بیان مىفرمایند:
- مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَةِ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، با شهوات او را کوچک نمىکند.
- مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهْوَتُهُ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، شهوات در مقابل او کوچک است.
- مَنْ کَرُمَتْ نَفْسُهُ صَغُرَتْ الدُّنْیَا فِى عَیْنِهِ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، دنیا در نظر او کوچک است[1].
[1] - مشکات هدایت، ص: 74 ،اثر حضرت آیة الله مکارک شیرازی دام عزه
چه کنیم در دید وبازدیدهای نوروزی هیچ مشکل وکدورتی با کسی پیش نیاید واز ایام عید بیشترین لذت را ببریم؟
این خیلی مهم است که چه گونه منش ورفتار داشته باشیم تا دیگران را از خود آزرده خاطر ننماییم.
برای اینکه یک عید پر از خاطره های خوب داشته باشیم این چند کار را انجام دهیم:
۱- نیت کنیم دیدارهایمان برای خدا باشد با این کار دیدارهایمان نورانی خواهد بود وثواب دو برابر خواهیم برد ان شاء الله و نگران این نخواهیم بود که در این روزها کار نیکی انجام نداده ایم.
2- برای دیدن کسی یک برنامه منظم داشته باشید وبه وضعیت روحی وجسمی طرفتان توجه کنید تا مبادا در یک وقت نامناسب ودیر و وقت استراحت،بر میزبان وارد شویم که ممکن است پذیرایی او با طیب خاطر نباشد که خود به خود احساس سنگینی ،از میزبان خواهید دید که ممکن است موجبات ناراحتی شما فراهم گردد.
3- قبل از مهمانی به میزبان اطلاع دهید وآنان را از حضور خود با خبر کنید.
4- سعی کنید در ساعت مشخص شده بر میزبان وارد شوید تا او بتواند از وقت خود بیشترین استفاده را ببرد.
5- با سلام و خنده با دیگران ملاقات کنید واین خنده واقعا ار سر محبت باشد(نه زور زورکی)
6- چون بیشتر کدورتها به خاطر سخن بی جا ونا مربوط است از صحبت بیهوده بپرهیزید. منظور این نیست که اصلا سخن نگویید بلکه سخنی بگویید که همرا با ادب ونزاکت وحکمت باشد تا مخاطبتان بیشترین بهره را ببرد.
7- توجه داشته باشید که در مجلستان غیبت از کسی نشود .نه خودتان غیبت کنید ونه اجازه بدهید که کسی غیبت کند.هنگام غیبت سخن را جهت دهید.
8- اگر از کسی درباره مخاطبتان چیزی از بدی شنیده اید آنرا بازگو نکنید تا زمینه کدورت وغیبت را فراهم نکرده باشید.
9- حرفهایی که به هم می زنید امانتند به هر کس نگویید.
10- از همسر،فرزند،برادر یا خواهر خود کاملا حمایت کنید وآنها را با اسم زیبایشان وبا پیشوند آقا» یا خانم» صدا بزنید.
11- مبادا جلوی دیگران همدیگر را تحقیر کنید که هم، شأن خوانوادگی خود وهم کسی را که تحقیر کرده اید پایین آورده اید.
12-در اوقات نماز نشان دهید که شما در عین ارتباط با دیگران هرگز از ارتباط با خدا دست بر نمی دارید وبرای این کار دیگران راتشویق کنید.
13-اگر مدت طولانی جایی خواهید ماند به قراءت قرآن دسته جمعی مبادرت کنید.
14- به اطرافیان، مخصوصا به میزبانتان کمک کنید واز همه کارهای آنها حتی کوچکترینش تشکر کنید.
15- اگر از کسی ناراحت هستید، بزرگی کنید واو را مورد لطف خود قرار دهید وبخشایید ودر این راه هرگز پشیمان نشوید که خدا بزرگترین اجرها را برای تان خواهد داد.
16-در خوردن وآشامیدن با کمال متانت وسنگینی به اندازه استفاده کنید تا به پر خوری متهم نشوید.
17-از جوک وخنده هایی که بیشتر تمسخر است تا حق، بپرهیزید.
18- تا می توانید مدت اقامت خود را در خانه کسی، محدود وکم کنید تا دیگران در این عید بتوانند به کارهای متفرقه خود بپردازند.
19-سعی کنید خودتان باشید نه کس دیگر، تا مبادا کاری از شما سر زند و ملامتتان کنند.
20- از امر ونهی کردن تا می توانید بپرهیزید وکارهایی شخصی خود را حتی آب ریختن را از دیگران نخواهید با این کار شما دیگران را به تکلف نیانداخته اید وبه فرموده امیر المومنین -علیه السلام- شرط الفت، تر ک کلفت است.
21-همواره به خدا از شر شیطانهایی جنّی وانسی پناه ببرید تا گزندی به شما نرسد.
درپایان برای همه شما عیدی پر برکت همراه با شادکامی آرزومندم.
وقتی کسی دلش به خدا ایمان راسخ داشته باشد از هیچ کسی جز پروردگار عالمیان نمی ترسد. این ویژگی اگر نهادینه شود فرد را تبدیل به یک انسان شجاع و دلیر می کند و لو آن فرد در سنین کم باشد و بدون سلاح.
امام معصوم علیه السلام از چنان ویژگیی برخوردار است لذا در هیچ حالی جز از خدا واهمه ندارد.
امام در شجاعت نظیر ندارد و یگانه دهر خود می باشد.
امام جواد علیه السلام نیز جزو کسانی است مصداق کُنْتَ کَالْجَبَلِ اَلرَّاسِخِ لاَ تُحَرِّکُکَ اَلْعَوَاصِفُ[1] است. یعنی:
تو همچون کوه محکمی بودی که بادهای سهمگین نمی توانند تو را حرکت دهند.
به نمونه ای از شجاعت امام جواد علیه السلام توجه کنیم:
اِجْتَازَ اَلْمَأْمُونُ بِابْنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ بَیْنَ صِبْیَانٍ فَهَرَبُوا سِوَاهُ فَقَالَ عَلَیَّ بِهِ فَقَالَ لَهُ مَا لَکَ مَا هَرَبْتَ فِی جُمْلَةِ اَلصِّبْیَانِ قَالَ مَا لِی ذَنْبٌ فَأَفِرَّ وَ لاَ اَلطَّرِیقُ ضَیِّقٌ فَأُوَسِّعَهُ عَلَیْکَ تَمُرُّ مِنْ حَیْثُ شِئْتَ فَقَالَ مَنْ تَکُونُ قَالَ أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ مَا تَعْرِفُ مِنَ اَلْعُلُومِ قَالَ سَلْنِی عَنْ أَخْبَارِ اَلسَّمَاوَاتِ فَوَدَّعَهُ وَ مَضَى وَ عَلَى یَدِهِ بَازٌ أَشْهَبُ یَطْلُبُ بِهِ اَلصَّیْدَ فَلَمَّا بَعُدَ عَنْهُ نَهَضَ عَنْ یَدِهِ اَلْبَازُ فَنَظَرَ یَمِینَهُ وَ شِمَالَهُ لَمْ یَرَ صَیْداً وَ اَلْبَازُ یَثِبُ عَنْ یَدِهِ فَأَرْسَلَهُ وَ طَارَ یَطْلُبُ اَلْأُفُقَ حَتَّى غَابَ عَنْ نَاظِرِهِ سَاعَةً ثُمَّ عَادَ إِلَیْهِ وَ قَدْ صَادَ حَیَّةً فَوَضَعَ اَلْحَیَّةَ فِی بَیْتِ اَلطُّعَمِ وَ قَالَ لِأَصْحَابِهِ قَدْ دَنَا حَتْفُ ذَلِکَ اَلصَّبِیِّ فِی هَذَا اَلْیَوْمِ عَلَى یَدَیَّ ثُمَّ عَادَ وَ اِبْنُ اَلرِّضَا فِی جُمْلَةِ اَلصِّبْیَانِ فَقَالَ مَا عِنْدَکَ مِنْ أَخْبَارِ اَلسَّمَاوَاتِ فَقَالَ نَعَمْ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ آبَائِهِ عَنِ اَلنَّبِیِّ عَنْجَبْرَئِیلَ عَنْ رَبِّ اَلْعَالَمِینَ أَنَّهُ قَالَ بَیْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْهَوَاءِ بَحْرٌ عَجَاجٌ یَتَلاَطَمُ بِهِ اَلْأَمْوَاجُ فِیهِ حَیَّاتٌ خُضْرُ اَلْبُطُونِ رَقْطُ اَلظُّهُورِ وَ یَصِیدُهَا اَلْمُلُوکُ بِالْبُزَاةِ اَلشُّهْبِ یَمْتَحِنُ بِهَا اَلْعُلَمَاءَ فَقَالَ صَدَقْتَ وَ صَدَقَ آبَاؤُکَ وَ صَدَقَ جَدُّکَ وَ صَدَقَ رَبُّکَ[2] .
روزی مأمون الرشید از گذرگاهی عبور می کرد، کودکانی که در کوچه بازی می کردند از مشاهده موکب سلطنتی مأمون ترسیده و پا به فرار گذاشتند. فقط یک کودک در جای خود ایستاده بود.
مأمون به نزد کودک رسیده و از او پرسید: چرا تو مثل دیگر بچه ها فرار نکردی؟ و از سر راه ما کنار نرفتی؟
کودک با کمال شجاعت اظهار داشت:
من گناهی مرتکب نشده ام تا به خاطر ترس از کیفر آن فرار کنم و راه هم که برای خلیفه تنگ نیست تا با کنار رفتنْ آن را بگشایم. تو از هر کجای راه دوست داری، بگذر!
مأمون که از منطق قوی و صراحت لهجه کودک تعجب کرده بود، گفت: تو کیستی؟ کودک با افتخار تمام گفت: من، محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام هستم.
مأمون پرسید: چقدر از علوم و دانش مطلع هستی؟
امام جوادعلیه السلام فرمود: علوم و گزارش های آسمانی از من بپرس!
مأمون با او خدا حافظی کرده و رفت. او، یک باز شکاری داشت که در سفرها برای تفریح با آن به شکار می پرداخت. وقتی از امام نهم علیه السلام فاصله گرفت، پرنده شکاری را برای صید رها کرد و باز شکاری به سرعت در آسمان ها به پرواز در آمد و لحظاتی از افق دید خلیفه ناپدید شد. سپس بازگشت، در حالی که او ماهی کوچکی در منقار خود داشت که هنوز نمرده بود. مأمون از آن صید غیر عادی تعجب کرد. آن ماهی را در کف دست خود گرفته و به سوی شهر آمد. وقتی به همان محلّ بازی کودکان رسید، دوباره همه کودکان پراکنده شدند اما امام جوادعلیه السلام از جای خود حرکت نکرد.
مأمون پرسید: ای محمد! در دست من چیست؟
فرمود: ای خلیفه! پدرم از پدرانش و آنان از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و آن حضرت توسط جبرئیل از پروردگار عالمیان نقل کرده است که: خداوند متعال دریاهائی آفریده است که بخار آب از آن دریاها بلند شده و ماهیان ریز دریا را همراه خود به آسمان برده و ابرهای متراکمی را تشکیل می دهند. پادشاهان بازهای شکاری خود را به آسمان می فرستند و آنان، آن ماهی های ریز را شکار کرده و به نزد شاهان می آورند. پادشاهان آنها را به کف دست گرفته و تلاش می کنند تا سلاله نبوّت و جانشین پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را با آن بیازمایند.
مأمون که از هوش سرشار، علم بی کران و منطق عقلانی و شجاعت آن سلاله نبوّت به شدّت متعجب شده بود، بی آنکه از ته دل راضی باشد، زبان به تحسین امام جوادعلیه السلام گشوده و گفت: راست گفتی و پدرانت و پروردگارت هم صادقانه سخن گفته اند.
عَنِ اَلرَّسُولِ اَلْأَکْرَمِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ :
أَنَّ شَهْرَ شَعْبَانَ
شَهْرٌ شَرِیفٌ وَ هُوَ شَهْرِی وَ حَمَلَةُ اَلْعَرْشِ تُعَظِّمُهُ وَ تَعْرِفُ
حَقَّهُ وَ هُوَ شَهْرٌ یُزَادُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْعِبَادِ لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ تُزَیَّنُ فِیهِ
اَلْجِنَانُ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ هُوَ شَهْرُ اَلْعَمَلِ فِیهِ یُضَاعَفُ
اَلْحَسَنَةُ بِسَبْعِینَ وَ اَلسَّیِّئَةُ مَحْطُوطَةٌ وَ اَلذَّنْبُ مَغْفُورٌ
وَ اَلْحَسَنَةُ مَقْبُولَةٌ وَ اَلْجَبَّارُ جَلَّ جَلاَلُهُ یُبَاهِی بِهِ
لِعِبَادِهِ وَ یَنْظُرُ إِلَى صُوَّامِهِ وَ قُوَّامِهِ فَیُبَاهِی بِهِمْ
حَمَلَةَ اَلْعَرْشِ . وَ هُوَ شَهْرٌ تَتَضَاعَفُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْعِبَادِ مِنْ أَجْلِ شَهْرِ رَمَضَانَ، وَ تُزَیَّنُ فِیهِ
اَلْجِنَانُ، وَ إِنَّمَا
سُمِّیَ شَعْبَانَ لِأَنَّهُ تَتَشَعَّبُ فِیهِ أَرْزَاقُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ تَتَضَاعَفُ فِی حَسَنَاتِهِمْ سَبْعِینَ ضِعْفاً، وَ تُحَطُّ فِیهِ
اَلذُّنُوبُ وَ تُغْفَرُ، وَ تُقْبَلُ فِیهِ أَعْمَالُ اَلْخَیْرِ، وَ یَنْظُرُ
اَللَّهُ اَلْجَبَّارُ فِیهِ إِلَى صَائِمِی وَ عَابِدِی هَذَا اَلشَّهْرِ
فَیُبَاهِی بِهِمْ حَمَلَةَ عَرْشِهِ [1].
ترجمه:
از حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله نقل شده است که فرمود:
ماه شعبان ماهى است شریف و آن ماه من است و حاملان عرش الهى آن را تعظیم مىنمایند و حق و حرمت آن را مىشناسند و آن ماهى است که در آن روزىهاى بندگان زیاد مىشود و بهشتها را براى ماه رمضان زینت مىکنند و ماه شعبان را شعبان نامگذاری کردهاند براى آنکه در آن روزىهاى مؤمنان متشعّب و بسیار مىگردد و حسنه در آن ماه هفتاد برابر مضاعف مىگردد و گناه در آن پست مىگردد و آمرزیده مىشود و اعمال خیر در آن مقبول مىگردد و خداوند جبّار نظر مىکند به سوى روزهداران و عبادتکنندگان این ماه پس مباهات مىکند به ایشان با حاملان عرش.
نکته:
در روایت فوق ممکن است روزی مادی و معنوی منظور باشد که در این صورت مؤمنین باید اهتمام بیشتری به بهره مندی از این ماه نمایند.
نکته دیگر اینکه تقسیم روزی در این ماه اختصاص به مؤمن دارد نه غیر آن و منظور از مؤمن، کسی است که علاوه بر التزام به اصول و فروع دین ، محبت و ولایت اهل البیت علیهم السلام را نیز دارد.
مانع بزرگ بهره مندی از فیوضات این ماه قطعا گناه و ستم خواهد بود. هر گناهی و لو کوچک آن ممکن است، مانع رسیدن این روزی شود. لذا شایسته است مؤمنین مراقبت خود را در این ماه زیادتر نمایند.
[1] - زاد المعاد , جلد 1 , صفحه 43
سؤال:
اگر کسی متوجه شود که هنگام اذان صبح و یا بعد از آن، روزه خود را خورده چیست؟
جواب:
1- اگر مراعات وارد شدن اذان صبح را کرده بود و بعد از جستجو از زمان، یقین پیدا کرد که هنوز اذان نشده و مفطری را انجام داد، روزه آن روزش به شرط اینکه روزه رمضان باشد صحیح است و الا در صورتی مستحبی بودن و یا قضایی بودن روزه ، روزه آن روز او صحیح نیست.
2- اگر مراعات وقت را نکرده بود و جستجو از وقت اذان نداشت و مفطری را انجام داد، روزه آن روز او باطل است.
حضرت امام خمینی رحمه الله در تحری الوسیله می فرماید:
الرابع - إذا أتى بالمفطر قبل مراعاة الفجر ثم ظهر سبق طلوعه إذا کان قادرا على المراعاة، بل أو عاجزا على الأحوط، و کذا مع المراعاة و عدم التیقن ببقاء اللیل، بأن کان ظانا بالطلوع أو شاکا فیه على الأحوط،. و إن کان الأقوى عدم وجوب القضاء مع حصول الظن بعد المراعاة، بل عدمه مع الشک بعدها لا یخلو من قوة أیضا، کما أنه لو راعى و تیقن البقاء فأکل ثم تبین خلافه صح صومه، هذا فی صوم شهر رمضان، و أما غیره من أقسام الصوم حتى الواجب المعین فالظاهر بطلانه بوقوع الأکل بعد طلوع الفجر مطلقا حتى مع المراعاة و تیقن بقاء اللیل[1].
مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَلْفَضْلِ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفَرَزْدَقِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ اَلْأَحْوَلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی اَلسَّرِیِّ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْبَلَوِیِّ عَنْ عُمَارَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَامِرٍ وَاعِظِ أَهْلِ اَلْحِجَازِ قَالَ:
أَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ: مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَهُ یَعْنِی أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ عَمَرَ تُرْبَتَهُ؟ فَقَالَ:
یَا أَبَا عَامِرٍ! حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ ، عَنْ جَدِّهِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ ، أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ لَهُ:
وَ اَللَّهِ لَتُقْتَلَنَّ بِأَرْضِ اَلْعِرَاقِ ، وَ تُدْفَنُ بِهَا قُلْتُ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ ، مَا لِمَنْ زَارَ قُبُورَنَا وَ عَمَرَهَا وَ تَعَاهَدَهَا؟ فَقَالَ لِی: یَا أَبَا اَلْحَسَنِ ! إِنَّ اَللَّهَ جَعَلَ قَبْرَکَ وَ قُبُورَ وُلْدِکَ بِقَاعاً مِنْ بِقَاعِ اَلْجَنَّةِ ، وَ عَرْصَةً مِنْ عَرَصَاتِهَا وَ إِنَّ اَللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ نُجَبَاءَ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَةٍ مِنْ عِبَادِهِ تَحِنُّ إِلَیْکُمْ وَ تَحْتَمِلُ اَلْمَذَلَّةَ وَ اَلْأَذَى فِیکُمْ فَیَعْمُرُونَ قُبُورَکُمْ وَ یُکْثِرُونَ زِیَارَتَهَا تَقَرُّباً مِنْهُمْ إِلَى اَللَّهِ وَ مَوَدَّةً مِنْهُمْ لِرَسُولِهِ ، أُولَئِکَ یَا عَلِیُّ اَلْمَخْصُوصُونَ بِشَفَاعَتِی وَ اَلْوَارِدُونَ حَوْضِی وَ هُمْ زُوَّارِی غَداً فِی اَلْجَنَّةِ ، یَا عَلِیُّ! مَنْ عَمَرَ قُبُورَکُمْ وَ تَعَاهَدَهَا فَکَأَنَّمَا أَعَانَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ عَلَى بِنَاءِ بَیْتِ اَلْمَقْدِسِ ، وَ مَنْ زَارَ قُبُورَکُمْ عَدْلُ ذَلِکَ لَهُ ثَوَابُ سَبْعِینَ حَجَّةً بَعْدَ حَجَّةِ اَلْإِسْلاَمِ ، وَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ حَتَّى یَرْجِعَ مِنْ زِیَارَتِکُمْ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَأَبْشِرْ وَ بَشِّرْ أَوْلِیَاءَکَ وَ مُحِبِّیکَ مِنَ اَلنَّعِیمِ وَ قُرَّةِ اَلْعَیْنِ بِمَا لاَ عَیْنٌ رَأَتْ وَ لاَ أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لاَ خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ وَ لَکِنْ حُثَالَةٌ مِنَ اَلنَّاسِ یُعَیِّرُونَ زُوَّارَ قُبُورِکُمْ بِزِیَارَتِکُمْ کَمَا تُعَیَّرُ اََّانِیَةُ بِزِنَاهَا أُولَئِکَ شِرَارُ أُمَّتِی لاَ أَنَالَهُمُ اَللَّهُ شَفَاعَتِی وَ لاَ یَرِدُونَ حَوْضِی[1].
ابو عامر، واعظ اهل حجاز، گوید: رفتم به خدمت حضرت امام جعفر صادق (ع) و سؤال کردم که یا ابن رسول اللَّه! چه ثواب دارد کسى که زیارت کند حضرت امیر المؤمنین (ع) را و تعمیر نماید تربت آن حضرت را؟
فرمودند: اى ابو عامر! خبر داد مرا پدرم از پدرش از جدّش از حضرت امیر المؤمنین (ع) که حضرت سیّد المرسلین (ص) فرمودند به من : یا على! و اللَّه که تو را شهید خواهند کرد در زمین عراق و در آنجا مدفون خواهى شد. گفتم: یا رسول اللَّه! چه ثواب دارد کسى که قبور ما را زیارت کند و معمور سازد و ملازمت آن نماید و تعاهد آن کند و اهتمام به شأن زیارت آن داشته باشد؟
حضرت فرمودند: یا ابا الحسن! به درستى که حق- سبحانه و تعالى قبر تو را
و قبرهاى فرزندان تو را بقعه ها گردانیده است از بقعه هاى بهشت و عرصه ها از عرصه
هاى جنّت و به درستى که حق- تعالى- دلهاى برگزیدگان خلق و بندگان خاص خود را مشتاق
و محبّ شما گردانیده است که مشقتها و آزارها خواهند کشید در راه محبّت شما؛ و ایشان
عمارت کنندگان قبور شمایند و بسیار به زیارت قبور شما خواهند آمد از جهت رضاى خدا
و محبّت رسول او. یا على! ایشان مخصوصانند به شفاعت من و ایشان در حوض کوثر بر من
وارد خواهند شد و در بهشت، ایشان به زیارت من خواهند آمد.
یا على! هر که معمور و آبادان دارد قبور شما را و
تعاهد آن کند به پاکیزگى و بوى خوش و تعظیم و تکریم، چنان باشد که یارى کرده باشد
حضرت سلیمان را بر بناى بیت المقدس، و هر که زیارت کند قبور شما را چنان است که
بعد از حج اسلام هفتاد حج کرده باشد و چون از زیارت برگردد از گناهان پاک شده باشد
مانند روزى که از مادر متولّد شده بود؛ پس خوشحال باش و بشارت ده محبّان و
دوستان خود را به نعمتهاى بسیار و به چیزى چند که چشم ایشان را روشن کند که نه
چشمها دیده باشد و نه گوشها شنیده باشد و نه در خاطر کسى خطور کرده باشد؛ و جمعى
از اراذل مردمان و بدترین خلق خدا سرزنش کنند زیارت کنندگان شما را به سبب زیارت،
چنان که سرزنش مى کنند کاران را به ؛ این جماعت بدترین امّت منند؛ ایشان را
شفاعت نخواهم کرد و در حوض کوثر بر من وارد نخواهند شد.»
.
سوال:
اگر کسی تصاویر و یا فیلم های شبهه دار و مروج فساد را در شبکه های اجتماعی لایک کند ، گناه کرده است؟
جواب:
این کار مصداق معاونةعلی الاثم(کمک به گناه کردن) و مصداق اشاعة الفحشاء (پخش فحشا) محسوب می شود و گناه است و باید از این رفتار توبه نمایند.
.
سؤال:
آیا در صورت نظرمنفی دادن به برنامه ای جهت تخریب آن و مسئولینش (نه انتقاد منصفانه) طوری که مسئولین آن برنامه ضرر ببیند، از این جهت شخص مشغول الذمه می شود؟
جواب:
در این صورت حق الناس گردن شماست و باید یا آن مسئول را راضی کنید و یا ردمظالم بپردازید.
.
سؤال:
سال خمسی چیه ؟ چطور تعیینش کنم؟
پاسخ:
باطلاع فعالان فرهنگی و مسولین نهاد ها و ارگان ها و دانشگاه ها می رساند کانون فرهنگی و تبلیغی ندای عصرآمادگی دارد با حضور اساتید مجرب دوره پودمانی آشنایی با نهج البلاغه را برای همه اقشار، کارمندان، فعالان فرهنگی و مدارس برگزار نماید
اهداف:
1. آشنایی با کتاب شریف نهج البلاغه و ابعاد مختلف آن
2. انس با نهج البلاغه
3. ترویج فرهنگ نهج البلاغه در بین اقشار مختلف
جهت کسب اطلاع از سر فصلها بر روی فایل کلیک کنید
امام جواد علیه السلام:
مَوْتُ الاْءنسانِ بِالذُّنُوبِ أکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأجَلِ وَحَیاتُهُ بِالْبِّرِ أکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.
امام جواد علیه السلام فرمود:
مرگ انسان به سبب گناه بیش از مگر با اجل است و زندگى به خاطر نیکوکارى بیش از زندگى عُمر و سال است (برخى از گناهان سبب کوتاهى عمر وبرخى از کارهاى نیک سبب طول عمر انسان مى شود).
الفصول المهمه ۲۷۴ ۲۷۵
نکته:
عامل اصلی بسیاری از مرگ ها گناهانی است که انسان را به فنا می دهد. گناهانی چون، ظلم به پایین دست مثل کارگر و اجیر ، حبس مال دیگران، تحقیر و تضعیف مؤمن، دل شکستن، قطع رحم، بی حرمتی به والدین، و رابطه جنسی نامشروع، شرابخواری، قمار و . از گناهانی هستند که رگ حیات انسان را ابتدا نازک، وانگهی قطع می کند.
در مقابل، عمل نیک به دلیل این که جلب حب الله و حب الخلق می کند و دعای خیر مؤمنین پشتوانه انسان نیک کردار می شود، تاثیر شگرفی بر طول عمر دارد.
رمضان ماه نزول رحمت الهی ، ماه تقسیم روزی ها و اجل ها و ماهی است که خدای عزوجل میهمان خانه خود بیت الله الحرام را تعیین می کند.
برای بهره مندی بیشتر از فیوضات این ماه شایسته است چند کار ساده را انجام دهیم:
1- قبل از ماه از گناهان توبه کنیم بهتر است شب اول غسل توبه کرده و صیغه استغفار را بخوانیم یعنی: اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ بَدیعُ السَّمواتِ وَالاْرْضِ ذُوالْجَلالِ وَالاْکْرامِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَىَّ».
ترجمه:
آمرزش مى طلبم از خدا که معبودى جز او نیست، زنده و پاینده است، آفریننده آسمانها و زمین مى باشد، صاحب بزرگى و اکرام است، و از او مى خواهم که توبه ام با بپذیرد.
در روایت است که امام صادق علیه السلام فرمود:
اگر مؤمنى در یک روز چهل گناه کبیره دچار شود، آنگاه از روى ندامت و پشیمانى، این استغفار را بخواند، خدا گناهان او را بیامرزد[1].
2- اگر دینی بر گردن دارید حلالیت بطلبید و اگر به صاحبان حقوق دسترسی ندارید برای آنان آمرزش بخواهید.
3- تا می توانید در ماه مبارک از سخن بیهوده و لغوی پرهیز کنید.
4- از نشست و برخاست با انسان های لا ابالی و بی قید و غیر مذهبی پرهیز کنید البته این به معنی بد اخلاقی کردن با آنان نیست.
5- بیشتر لحظه ها به ذکر و خواندن قرآن بپردازید.
6- به محرومان و نیازمندان در حد توان کمک کنید.
7- از مشاجره و نزاع با دیگران پرهیز کنید.
8- به مجالس وعظ و سخنرانی تشریف ببرید. گاهی یک انقلاب درونی در یک مجلس مذهبی انسان را بیست سال جلو می اندازد.
9- بعد از ظهرها کمی استراحت کنید تا شب های ماه مبارک را بیشتر به شب زنده داری و مناجات با خدا بگذرانید.
10- سحری به اندازه و از غذای های مغذی و مقوی استفاده کنید. شربت آب لیمو برای رفع تشنگی خوب است و خوردن 21 دانه مویز برای قوت و انرژی در طی روز مناسب است.
در یاد داشت زیر با توجه به متن دعای امام سجادعلیه السلام، وظایف روزه داران را لیست کرده ایم.
امید که با رعایت این موارد میهمان خوبی برای خدای مهربان باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ بِکَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِیکَ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِیهِ بِمَا یُرْضِیکَ حَتَّى لَا نُصْغِیَ بِأَسْمَاعِنَا إِلَى لَغْوٍ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَى لَهْوٍ وَ حَتَّى لَا نَبْسُطَ أَیْدِیَنَا إِلَى مَحْظُورٍ، وَ لَا نَخْطُوَ بِأَقْدَامِنَا إِلَى مَحْجُورٍ، وَ حَتَّى لَا تَعِیَ بُطُونُنَا إِلَّا مَا أَحْلَلْتَ، وَ لَا تَنْطِقَ أَلْسِنَتُنَا إِلَّا بِمَا مَثَّلْتَ، وَ لَا نَتَکَلَّفَ إِلَّا مَا یُدْنِی مِنْ ثَوَابِکَ، وَ لَا نَتَعَاطَى إِلَّا الَّذِی یَقِی مِنْ عِقَابِکَ، ثُمَّ خَلِّصْ ذَلِکَ کُلَّهُ مِنْ رِئَاءِ الْمُرَاءِینَ، وَ سُمْعَةِ الْمُسْمِعِینَ، لَا نُشْرِکُ فِیهِ أَحَداً دُونَکَ، وَ لَا نَبْتَغِی فِیهِ مُرَاداً سِوَاکَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِفْنَا فِیهِ عَلَى مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِی حَدَّدْتَ، وَ فُرُوضِهَا الَّتِی فَرَضْتَ، وَ وَظَائِفِهَا الَّتِی وَظَّفْتَ، وَ أَوْقَاتِهَا الَّتِی وَقَّتَّ وَ أَنْزِلْنَا فِیهَا مَنْزِلَةَ الْمُصِیبِینَ لِمَنَازِلِهَا، الْحَافِظِینَ لِأَرْکَانِهَا، الْمُؤَدِّینَ لَهَا فِی أَوْقَاتِهَا عَلَى مَا سَنَّهُ عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی رُکُوعِهَا وَ سُجُودِهَا وَ جَمِیعِ فَوَاضِلِهَا عَلَى أَتَمِّ الطَّهُورِ وَ أَسْبَغِهِ، وَ أَبْیَنِ الْخُشُوعِ وَ أَبْلَغِهِ. وَ وَفِّقْنَا فِیهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ، وَ أَنْ نَتَعَاهَدَ جِیرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِیَّةِ، وَ أَنْ نُخَلِّصَ أَمْوَالَنَا مِنَ التَّبِعَاتِ، وَ أَنْ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ اَّکَوَاتِ، وَ أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا، وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا، وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا حَاشَى مَنْ عُودِیَ فِیکَ وَ لَکَ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِی لَا نُوَالِیهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذِی لَا نُصَافِیهِ. وَ أَنْ نَتَقَرَّبَ إِلَیْکَ فِیهِ مِنَ الْأَعْمَالِ اَّاکِیَةِ بِمَا تُطَهِّرُنَا بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ تَعْصِمُنَا فِیهِ مِمَّا نَسْتَأْنِفُ مِنَ الْعُیُوبِ، حَتَّى لَا یُورِدَ عَلَیْکَ أَحَدٌ مِنْ مَلَائِکَتِکَ إِلَّا دُونَ مَا نُورِدُ مِنْ أَبْوَابِ الطَّاعَةِ لَکَ، وَ أَنْوَاعِ الْقُرْبَةِ إِلَیْکَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ جَنِّبْنَا الْإِلْحَادَ فِی تَوْحِیدِکَ وَ الْتَّقْصِیرَ فِی تَمْجِیدِکَ، وَ الشَّکَّ فِی دِینِکَ، وَ الْعَمَى عَنْ سَبِیلِکَ، وَ الْإِغْفَالَ لِحُرْمَتِکَ، وَ الِانْخِدَاعَ لِعَدُوِّکَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ. اللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبَادَتِنَا إِیَّاکَ، وَ زَیِّنْ أَوْقَاتَهُ بِطَاعَتِنَا لَکَ، وَ أَعِنَّا فِی نَهَارِهِ عَلَى صِیَامِهِ، وَ فِی لَیْلِهِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَیْکَ، وَ الْخُشُوعِ لَکَ، وَ الذِّلَّةِ بَیْنَ یَدَیْکَ حَتَّى لَا یَشْهَدَ نَهَارُهُ عَلَیْنَا بِغَفْلَةٍ، وَ لَا لَیْلُهُ بِتَفْرِیطٍ…
با توجه به فرموده امام زین العابدین عله السلام در دعای مذکور که در هنگام وارد شدن ماه مبارک رمضان ایراد فرموده اند وتوجه در عمق مفاهیم این دعا،می توان این وظایف را برای روزه داران ترسیم کرد:
1. نگاهداری جوارح از آلوده شدن به گناه
2. بکارگیری جوارح در راه انجام چیزهایی که باعث رضایت خدای تعالی است
3. گوش ندادن به لغویات
4. تسریع نکردن در نگاه به لهویات دوری از آنها
5. دست درازی نکردن به چیزهایی که ازآن منع شده ایم
6. قدم نگذاشتن در جایی که از ورودبه ان منع و دورمان کرده اند
7. پرنکردن شکم از حرام
8. صحبت نکردن مگربه انچه که آنرا خدای متعال بر ما فرض کرده است
9. به سختی نیانداختن خود مگر به چیزی که ما را به ثواب الهی نزدیک کند
10. انجام ندانئ کاری مگر چیزیرکه مارا از عقاب الهی حفظ کند
11. دوری از ریاء
12. دوری از سمعه
13. عدم مشارکت دادن غیر خدا در اعمال
14. فقط مراد همه باید خدا باشد
15. مراعات اقامه نماز در ساعات خودش با همه حدودش:انجام واجباتش،مراعات وقتش،انجام رکوع وسجود با بهترین کیفیت،داشتن بهترن وکاملترین طهارت برای نماز،مراعات خشوع وخضوع
16. صله رحم وارتباط با کسی که با او قطع رابطه کرده ایم ویا انها با ما قطع رابطه کرده اندبا نیکی به آنان
17. خوبی به همسایگان با نیکی وبخشش به آنان
18. پاک کردن اموال از تبعات با اخراج زکوات (وخمس(
19. سرزدن ومراجعه به کسی که از مادوری وقهر کرده است
20. بخشش کسانی که به ما ظلم کرده اند
21. برقراری آشتی با کسی با ما عداوت داشته مگر کسی که با خدا ودرباره خدا دشمنی اش بوده است.
22. تقرب جست نبه درگاه الهی با اعمالی که پاک کننده از گناهان است
23. دور یا الحاد در توحید
24. دوری از کم کاری وکوتاهی در تمجید حق تعالی
25. دوری از شک در دین
26. دوری از گم کردن راه خدای تعالی
27. دوری از غفلت درباره حرامهای الهی
28. دوری از خدعه های شیطان
29. روزه روز
30. نماز خواند وتضرع وخشوع واظهار ذلت در شبهای آن
31. دوری از غفلت در روز وکم کاری در شبش
الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
▫️ اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدارِ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِکَ یَا قُرَّةَ عَیْنِ الْمَسَاکِینِ.
▫️خدایا مرا در این ماه از آلودگیها و ناپاکیها پاک کن، و بر شدنیهای مورد تقدیرت شکیبایم گردان، و به پرهیزگاری و هم نشینی با نیکان توفیقم ده، به یاری ات ای نور چشم درماندگان.
✅ نکات:
▫️منظور از "دنس" ناپاکی و منظور از"قذر"آلودگی است. دنس در خصوص گناهان بزرگ و قذر در خصوص گناهان کوچک بکار می رود. با این توضیح، در این فراز از خدا می خواهیم که ما را از گناهان بزرگ و کوچک پاک کند و آثار آن را از ما بردارد. این طهارت به برکت استغفار و توبه حاصل می شود که اگر این دو تحقق یابد، عبد قابلیت پذیرش نعمت را می یابد و لذا معنی "یرسل السماء علیکم مدرارا" و "لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض" تحقق می یابد. پاکی از گناه عامل برخورداری از نعمت های پیش رو است.
▫️خدای عزو جل برای همه ما، اموری را مقدر فرموده که بر اساس حکمت و مصلحت است. عبد الهی باید بر آن مقدرات صبر کند و صبرش به این است که شکایت نکند و بگوید: "الهی رضا برضاک تسلیما لامرک لا معبود سواک"
اگر شکایت از مقدرات الهی شود، عبد در مرحله سقوط از مقام عبودیت و ورود در مرحله ادنی سَبُعیّت خواهد بود.
▫️تقوی ورزی به معنی خودنگهداری از گناهان بدون توفیق از جانب باری تعالی امکان ندارد. مراحل تقوی نیاز به توحید محض و احساس وابستگی و نیاز به ذات باری تعالی دارد. اگر عبد در مقام بندگی استقلالی فکر کند و ترک گناه را مستند به قوه و توان خود کند، نشان ضعف در توحید عملی است.
▫️مصاحبت با نیکان به معنی همراهی مداوم با آنان است. از جمله چیزی هایی که خلق انسان را تغییر می دهد، همین همراهی با نیکان است. اخلاق آنان، عقاید آنان، انسان را متحول می کند حتی شنیدن حالات و اخلاق آنان ، انسان را دگرگون می کند.
و منظور از نور چشمی بودن خدا برای بیچارگان، محبوبیت ذات او نزد آنان است. طوری که مساکین همه چیز را برای وصال با او تحمل می کنند. چنین مساکینی در واقع ثروت عظیم توحید را دارند. همه را داده اند تا خدا را داشته باشند.
#حاج_فتحی
♨️ اطلاع از میزان فطریه و کفاره + پرداخت
✅دفتر رهبر معظم انقلاب مبلغ زکات فطریه وکفاره ۹۸ را اعلام کرد:
فطریه عبارت است از سه کیلو طعام غالب هر مسلمان اعم از جو، گندم و برنج و اقلامی که بهعنوان طعام محسوب میشوند.
بر اساس محاسبات صورتگرفته میزان زکات فطره برای یک نفر با محاسبهی سه کیلو گندم، ۸۰۰۰ تومان است و پرداخت این مبلغ بهعنوان فطریه کفایت میکند. اما هموطنان میتوانند با توجه به برنجی که مصرف میکنند، سه کیلو از آن یا معادل قیمت آن را بهعنوان فطریه بپردازند.
البته در هر صورت پرداخت حداقل ۸۰۰۰ تومان برای هر نفر کفایت میکند.
مبلغ زکات فطریه و کفاره برای سال ۱۳۹۸:
۱ - حداقل فطریه برای هر نفر ۸۰۰۰ تومان
۲ - کفاره یک روز قضای روزه عذر ۲۵۰۰ تومان
۳ - کفاره یک روز قضای روزه عمد (اطعام ۶۰ فقیر) ۱۵۰۰۰۰ تومان
دوستان عزیز می تواتند مبالغ کفاره را به شماره کارت های ذیل واریز کنند تا به نیازمندان آبرومند خصوصا اهل علم و دانشجو پرداخت نماییم:
کارت کفاره:
5041-7210-5866-4146
کارت فطریه عام:
6037-9972-3957-9544
کارت فطریه سادات:
6362-1442-1002-1205
همچون مومنین می توانند همه وجوهات را با شماره گیری کد ussd پایگاه درسهایی از قرآن و حدیث واریز کنید(اعداد را انگلیسی وارد کنید):
*788*97*55008#
در صورت پرداخت به شماره ۰۹۱۹۲۶۵۵۹۶۶ پیام کنید.
#دفتر_پاسخگویی_به_سوالات_شرعی_فتحی
#۰۹۳۸۲۴۴۱۸۷۹
#۰۹۱۹۲۶۵۵۸۶۶
@hajfathi_ir
سؤال:
آیا والدین بدون اجازه فرزندشان می توانند در اموال آنان تصرف کنند؟
آیا فرزندان می تواننددر اموال والدین و جدشان تصرف کنند؟
جواب:
ü تصرف در اموال فرزندان بالغ بدون اذن آنان جایز نیست و موجب ضمان است.
ü تصرف فرزندان بر اموال والدین و جد جایز نیست مگر در اموال جزئی و خور د و خوارک که علم به اذن آنان دارید.
نکته: پاسخ سؤال بین مراجع عظام اجماعی است.
زکات فطره میهمان
سؤال:
۱) میهمانی که فقط شب عید فطر به خانه انسان بیاید، تکلیف فطره اش چه می شود؟
۲) اگر میهمان فطره خودش را بدهد، آیا از عهده صاحب خانه ساقط می شود؟
۳) اگر انسان شب عید فطر میهمان داشته باشد و صبح متوجه شود که عید بوده؛ آیا فطره آنها بر او واجب است؟
جواب دفتر مقام معظم رهبری مد ظله:
۱) فطره او بر عهده صاحب خانه نیست.
۲) در فرضی که نان خور محسوب شود اگر با اجازه صاحب خانه و از طرف او فطره خودش را بدهد، از عهده میزبان ساقط می شود.
۳) ناآگاهی از رؤیت هلال، تأثیری در حکم پرداخت فطره ندارد لکن فطره میهمان یک شبه بر عهده خودش میباشد.
امام علی علیه السلام :
یا أهلَ العِراقِ ، نُبِّئتُ أنَّ نِساءَکُم یُدافِعنَ الرِّجالَ فِی الطَّریقِ ، أما تَستَحیونَ ؟ !
▫️اى مردم عراق ! خبردار شده ام که ن شما در گذرگاه ها ، با مردان ، تنه به تنه مى خورند . آیا شرم نمى کنید ؟!»
نکات:
۱. طبق این روایت برخی از ن در زمان امیر المؤمنین علیه السلام، اختلاط با مردان داشتند و این اتفاق به عنوان مشکل اجتماعی مطرح بوده است.
۲. تهییج غیرت مردان توسط حضرت در یک سخنرانی عمومی ، نشان از نقش مثبت مردان در حل معضل اختلاط ن با مردان غریبه را دارد.
۳. متاسفانه در جامعه ما نهی کنندگان از بی حجابی و اختلاط ن را مخالف آزادی و نیز فضول و ورود به حریم خصوصی می دانند، در حالی که چنین نهیی ریشه در سیره عملی اهل البیت علیهم السلام دارد و متدینین بر اساس منش و رفتار بزرگانی چون حجت خدای عزوجل و وصی رسول الله صلی الله علیه و آله، رفتار می کنند.
۳. مردانِ بی تفاوت نسبت به حجاب و اختلاط ن با مردان، مورد سرزنش قرار گرفته اند و دلیل این بی تفاوتی را نبود حیا در مرد می داند.
۴. حیای مرد اقتضا می کند که حریم خصوصی خود یعنی همسرش را حفظ کند و نگذارد این حریم توسط خود زن خدشه دار شود.
۵. بی تفاوتی مرد نسبت به معضل یاد شده، نشان از نبود فضیلت حیا است که شایسته است مردان نسبت به تحلّی و آراسته شدن به آن مردانه اقدام کنند.
الکافی : ج 5 ص 537 ح 6
رهبری معظم انقلاب امام ای مد ظله:
یکی از بزرگترین افتخارات و برخورداریهای کشور ما وجود مرقد مطهّر علی بن موسی الرّضا (ع) است. هرچه بتوانیم در بزرگداشت آن جایگاه رفیع تلاش کنیم و دلها را متوجّه به آنجا بکنیم، یقیناً به سود معنویّت ما و به سود کشور ما است.
۰۴/شهریور/۱۳۹۴
1- عید غدیر اگرچه شاخص فرقهى امامیهى شیعه است، ولى در واقع با مفهوم و محتوا و مضمون گستردهاى که این حادثه دارد، این عید متعلق به همهى مسلمانان، بلکه با توضیحى که عرض خواهم کرد، متعلق به همهى کسانى است که براى بهروزى انسان دل میسوزانند.
2- ما شیعیان این اعتقاد راسخ را که متکى به دلیل متقن و غیر قابل تردید است، دربارهى امیرالمؤمنین علىبنابىطالب (علیهالسّلام) داریم. این حدیث متواتر - یعنى حدیث روز غدیر - را که همهى محدثین بزرگ اسلام، از شیعه و سنى نقل کردهاند، مستند این عقیدهى متقن میدانیم.
3- پیغمبر اکرم در یک روز گرم و در یک نقطهى حساس، در مقابل چشم مردم، علىبنابىطالب (علیه الصّلاة و السّلام) را به عنوان امام مسلمین پس از خود و ولى امر امور اسلام معین کرد و به مردم معرفى کرد؛ من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه».این عطف به آیات متعددى است که ولایت پیغمبر از سوى خداى متعال تثبیت شده است؛ انّما ولیّکم اللَّه و رسوله» و آیات متعدد دیگر. می فرماید: آن کسى که من ولى او هستم، این على ولى اوست. هر معنائى که ولایت در مورد پیغمبر دارد، همان معنا در مورد امیرالمؤمنین با این نصب پیغمبر و معرفى پیغمبر محقق است. این یک دلیل محکم و مستندِ غیر قابل تردید است. در این خصوص، بزرگان بحث کردهاند. لازم نیست وارد بحثهاى اعتقادى بشویم؛ این مسلّم است.
علىبنابىطالب را آن روز همهى مردم از نزدیک آزموده بودند؛ کسى نبود که نسبت به این نصب امیرالمؤمنین دچار تردید شود. روشن بود که این مرد فداکارِ مخلصِ داراى مرتبهى عالى ایمان و تقوا، شایستهى یک چنین حرکتى از سوى پیغمبر اکرم و در واقع از سوى خداى متعال است. نصب امیرالمؤمنین، نصب نبوى نبود؛ نصب الهى بود؛ این شأن پروردگار بود که پیغمبر این را به مردم مؤمن ابلاغ کرد.
4- امیرالمؤمنین آن روزى که به همراه پیغمبر وارد مدینه شد، یک جوان بیست و دو سه ساله بود. جوانهاى بیست و دو سه سالهى امروز رفتار خود را مقایسه کنند با آنچه که آن جوان ممتازِ در طول تاریخ بشریت از خود بروز داد. همین جوان بود که ستاره و قهرمان جنگ بدر شد؛ همین جوان بود که در جنگ احد آنچنان درخشید که همهى مسلمانها به عظمت کار او وقوف پیدا کردند؛ همین جوان بود که در امتحانهاى گوناگون، در غزوات پیغمبر، در ایستادگى در برابر فشار جبههى کفر و استکبارِ آن روز در کنار پیغمبر ایستاد؛ همین جوان بود که به دنیا تعلق خاطر پیدا نکرد. آن روزى که پیغمبر اکرم او را - که در عین حال جوان بود - نصب میکرد، این جوان در چشم مسلمانان عظمتى داشت که این عظمت براى کسى قابل انکار نبود. هیچ کس هم این را انکار نکرده است؛ نه در آن زمان، و نه در زمانهاى بعد.
5- ماجراى غدیر فقط نصب یک جانشین براى پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکى جنبهى نصب جانشین است. جنبهى دیگر قضیه، توجه دادن به مسئلهى امامت است؛ امامت با همان معنائى که همهى مسلمین از این کلمه و از این عنوان می فهمیدند. امامت یعنى پیشوائى انسانها، پیشوائى جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکى از مسائل اصلى در طول تاریخ طولانى بشر بوده است. مسئلهى امامت، یک مسئلهى مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست. امامت یعنى یک فردى، یک گروهى بر یک جامعهاى حکمرانى میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئلهى همگانى است براى همهى جوامع بشرى.
6- خوب، این امام دو جور می تواند باشد: یک امامى است که خداى متعال در قرآن می فرماید: و جعلنا هم ائمّة یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء اّکوة و کانوا لنا عابدین». این امامتى است که به امر پروردگار، مردم را هدایت میکند؛ مردم را از خطرها، از سقوط گاهها، از لغزشگاهها عبور میدهد؛ آنها را به سرمنزل مقصود و مطلوب از حیات دنیوى انسان - که خداوند این حیات را به انسان داده، براى رسیدن به آن مقصود - میرساند و به آن سمت هدایت میکند. این یک جور امام است که مصداق آن، انبیاى الهىاند؛ مصداق آن، پیغمبر اکرم است که امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) در منا مردم را جمع کرد و فرمود: انّ رسول اللَّه کان هو الامام». اولین امام، خود پیغمبر است. پیغمبران الهى، اوصیاى پیغمبران، برگزیدهترین انسانها، از این دسته امامهاى نوع اولند؛ که اینها کارشان هدایت است، از سوى خداى متعال رهنمائى میشوند، این رهنمائى را به مردم منتقل میکنند: و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان کار نیک است، و اقام الصّلوة»؛ نماز را برپا میدارند - که نماز رمز ارتباط و اتصال انسان به خداست - و کانوا لنا عابدین»؛ بندهى خدا هستند، مانند همهى انسانها که بندگان خدا هستند. عزت دنیوى آنها کمترین آسیبى به بندگى خدا در وجود آنها و در دل آنها نمیزند. این یک دسته.
یک دستهى دیگر: و جعلنا هم ائمّة یدعون الى النّار»،که در قرآن دربارهى فرعون وارد شده است. فرعون هم امام است. به همان معنا که در آیهى اول امام» استعمال شده بود، در اینجا هم امام به همان معناست؛ یعنى دنیاى مردم و دین مردم و آخرت مردم - جسم و جان مردم - در قبضهى قدرت اوست، اما یدعون الى النّار»؛ مردم را به آتش دعوت میکنند، مردم را به هلاکت دعوت میکنند.
7- سکولارترین حکومتهاى دنیا هم، علىرغم آنچه که ادعا میکنند، چه بدانند، چه ندانند، دنیا و آخرت مردم را در دست گرفتهاند. این دستگاههاى عظیم فرهنگى که امروز نسل جوان بشر را در چهارگوشهى دنیا به سمت بد اخلاقى و فساد و تباهى دارند حرکت و سوق میدهند، همان امامانى هستند که یدعون الى النّار». دستگاههاى قدرتند که به خاطر منافع خودشان، به خاطر حاکمیتهاى ظالمانهشان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون ىشان مردم را میکشانند؛ دنیاى مردم هم دست آنهاست، آخرت مردم هم دست آنهاست، جسم و جان مردم در اختیار آنهاست.
اینکه ادعا بشود که در مسیحیت، کلیسا به آخرت میپردازد، حکومت به دنیا میپردازد، یک مغالطه است. آنجائى که قدرت دست انسانهاى بیگانهى از دین و اخلاق باشد، کلیسا هم در خدمت آنها قرار میگیرد؛ معنویت هم در پنجهى اقتدار آنها خرد میشود و از بین میرود؛ جسم و جان انسانها زیر تأثیر عوامل قدرت آنهاست؛ این مسئلهى همیشهى بشر است.
8- یک جامعه، یا زیر سرپرستى امام عادل است - که من اللَّه» است، هادى به خیرات است، هادى به حق است - یا در اختیار انسانهائى است که از حق بیگانهاند، با حق ناآشنایند و در موارد بسیارى با حق عناد میورزند. چون حق با منافع شخصى آنها، با منافع مادى آنها سر سازش ندارد، با حق عناد میورزند. پس یکى از این دو حال است؛ از این دو حال خارج نیست.
9- اسلام با تشکیل حکومت در مدینه و تشکیل جامعهى مدنى نبوى نشان داد و ثابت کرد که اسلام فقط نصیحت کردن، موعظه کردن و دعوت کردن به زبان نیست. اسلام میخواهد حقایق احکام الهى در جامعه تحقق پیدا کند؛ این جز با ایجاد قدرت الهى امکانپذیر نیست. بعد هم پیغمبر اکرم در پایان عمر مبارکش، به دستور الهى، به الهام الهى، نفر بعد را خودش معین کرد. البته مسیر تاریخ اسلام مسیر دیگرى رفت. آنچه که پیغمبر میخواست، آنچه که اسلام میخواست، این بود. این یک طرحى شد که در تاریخ ماند. نباید تصور کرد که اندیشهى پیغمبر شکست خورد؛ نه، شکست نخورد؛ در آن برهه تحقق پیدا نکرد، اما این خط شاخص در جامعهى اسلامى و در تاریخ اسلامى باقى ماند. امروز شما در این گوشهى از دنیاى اسلام نتائج آن را مىبینید و به فضل الهى، به حول و قوهى الهى، این الگو، این خط واضح، در دنیاى اسلام روزبهروز همهگیرتر خواهد شد؛ این مضمون غدیر است.
10- بنابراین مسئلهى غدیر، فقط مسئلهى شیعه نیست؛ مسئلهى مسلمانان، بلکه مسئلهى همهى انسانهاست. آنهائى که بیندیشند، میدانند که این خط روشن، خطى است که متعلق به همهى انسانهاست؛ جز این راهى وجود ندارد. اگر قدرت در اجتماعات انسانى دست شیطانصفتان باشد، دنیا به همان راهى میرود که شما امروز مظاهر آن را در دنیاى مدرن مشاهده میکنید. هرچه دنیا مدرنتر بشود، خطرِ آنگونه حکومتها بیشتر میشود. البته هرچه دنیا از لحاظ علم و معرفت پیشتر برود، امکان و احتمال بروز خط هدایت هم بیشتر میشود. اینجور نیست که ما با پیشرفت علم احساس کنیم که این خط هدایت عقب افتاد؛ نه، جلو میرود.[1]
حضرت امام ای حفظه الله:
نهج البلاغه از جهات مختلفی حائز اهمیت است، شاید بشود گفت که نهج البلاغه یک مجموعه ای است از عمده ترین مباحث معارف اسلامی؛ و همه ی چیزهایی که برای یک انسان مسلمان و یک جامعه ی مسلمان لازم است در نهج البلاغه از آن سخنی و حرفی و به آن اشاره ای یا درباره ی آن بحثی و هدایتی هست.
از توحید و عقاید اسلامی و اصول دین تا اخلاق و تهذیب و تزکیه ی نفسانی؛ و از ت ملکداری و کیفیت ادارهی صحنه های عظیم فعالیت اجتماعی تا تنظیم روابط اخلاقی و خانوادگی؛ از جنگ و ت و حکمت و علم و مغیبات و همه چیز در این کتاب شریف هست[1].
[1] - سخنرانی درباره ی هنر ۱۳۶۱/۰۵/۰۳
امام کاظم علیه السلام:
فی قَولِ اللّه ِ عز و جل یَأَبَتِ اسْتَئجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَئجَرْتَ الْقَوِىُّ الْأَمِینُ»:
قالَ لَها شُعَیب:
یا بُنَیَّةُ هذا قَوِیٌّ قَد عَرَفتِهِ بِدَفعِ الصَّخرَةِ، الأَمینَ مِن أینَ عَرَفتِهِ؟
قالَت: یا أبَتِ، إنّی مَشَیتُ قُدّامَهُ، فَقالَ:
اِمشی مِن خَلفی فَإِن ضَلَلتُ فَأَرشِدینی إلَى الطَّریقِ، فَإِنّا قَومٌ لا نَنظُرُ فی أدبارِ النِّساءِ.[1]
امام کاظم علیه السلام:
درباره این سخن خداوند عز و جل به نقل از دختر شعیب، خطاب به پدر که: اى پدر! او (موسى) را استخدام کن؛ چرا که بهترین کسى است که استخدام مى کنى: هم نیرومند [و هم] امانتدار است»: شعیب علیه السلام به دخترش گفت: دخترم! نیرومندى این مرد را با برداشتن سنگ، دانستى، امانتدارى اش را از کجا دانستى؟ ».
دختر گفت:
پدرم! من، پیشاپیش او راه مى رفتم. به من گفت:
پشتِ سرم حرکت کن و اگر اشتباه رفتم، راه را به من نشان بده. زیرا ما مردمانى هستیم که به پشتِ سر ن، نگاه نمى کنیم.
نکته:
آنکه چشم چرانی دارد و دنبال ناموس دیگران می افتد از مسیر انبیاء به دور است و بر پیشانیش مهر خائن زده می شود.
چنین شخصی قابل اعتماد نیست و لذا تزویج ناموس به چنین فردی خود خیانتی دیگر است.
[1] - کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۴ ص ۱۹ ح ۴۹۷۴.
عازم کربلایم حلال کنید.
اگر قصوری در خدمت بوده ببخشید.
اگر مردیم چند توصیه دارم:
18 سال است از شهر دیالمه با سن 99 سالگی پیاده به زیارت اربعین می آید.
آری عشق چنین است.
دریافت
مدت زمان: 55 ثانیه
وقتی به برخی در خصوص گناهانی که مرتکب می شوند تذکر می دهیم می گوید:
این مسأله شخصی است و به شما ربطی ندارد.
نمونه این جمله هنگام تذکر به بی حجاب، روزه خوار، قانون شکنان و محرم و نامحرم نشناسها و. می شنوید.
براستی آیا گناهان افراد، مسأله شخصی است؟
برای پاسخ به این سوال باید قید شخصی بودن توضیح داده شود و بعد بررسی شود که آیا گناهان یاد شده و مشابهش چه اندازه در تعریف قرار می گیرد.
منظور از شخصی بودن چیزی این است که آن چیز، ارتباطی با دیگران ندارد، حق فردی است، اجتماعی محسوب نمی شود، عمومی نیست، مالکیت و انتفاع فردی دارد و دیگران چنین حقی ندارند.
با بررسی گناهان، می بینیم که به دلیل تاثیر گذاری آنها بر هم افراد جامعه و اطرافیان و اجتماع و در معرض عمومی بودن، و تخریب محیط و حقوق سایرین، اتفاقا این گناهان، شخصی محسوب نمی شود.
تازه اگر این گناهان شخصی بود،خداوند به انسان مؤمن دستور نمی داد دربرابر گناهان عکس العمل نشان دهند.
در طول تاریخ امر به معروف و نهی از منکر بوده و این نشان می دهد که گناهان افراد فقط جنبه فردی ندارد بلکه مثل یک ویروس واگیردار، انسان ها و محیط سالم را خراب و وضعیت بدان جامعه را بدتر می کند.
جالب است بدانید نظام موجود در عالم ، نظام ارتباطی است که به احسن وجه بوجود آمده و هر رفتاری و کرداری بر کل عالم تاثیر می گذارد.
مثلاً دروغ هم فرد را خراب می کند هم دیگران را و هم ساکنان آسمانها و فرشتگان را آزار می دهد.
به این فرموده رسول گرامی اسلام دقت کنید:
المومن اذا کذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش فیلعنه حمله العرش[1].
آن گاه که شخص مومن، بدون عذر دروغ گوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می کنند و از قلب او بوی گندی بیرون میآید که به عرش میرسد؛ آن گاه حاملان عرش الاهی نیز او را لعن میکنند.
گناهکار نمی داند که او در وهله اول توهین به خدا می کند و در مراتب پایین تر، به بندگان و موحدان درگاه ربوبی جسارت می کند.
اگر بندگان الهی به گناهکار تذکر ندهند، نشان می دهد که از خدا و اوامر او حمایتی ندارند و این خلاف توحیدعملی است.
محمد علی فتحی
[1] - مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۸۶، ح ۱۰۲۹۱.
چندی پیش دلنوشته دختر یک طلبه که در کانال فقاهت منتشر شده است موجب ناراحاتی و تعجب دوستاران ت گردید.
اخیرا سایت فقاهت و دوستان فعال در آن موضوع عدم ضرورت لباس ت را با شگرد های مختلف طرح کرده اند.
یکی از این روش ها استفاده از احساسات خانواده های طلاب خصوصا فرزندان طلبه برای دردسر ساز بودن این لباس - که به تعبیر مقام معظم رهبری قلعه ای است که هنوز دشمن آن را نتوانسته فتح کند- است.
در پاسخ به این دلنوشته عرض می کنیم:
۱. اتفاق ناخوشایندی که برای این دختر پیش آمده جزو نوادر محسوب می شود.
۲. با یک واقعة ما، اصل یک قضیه کلیه( لباس مقدس ت) را که در طول تاریخ تاثیرگذارترین بوده، نمی شود نفی کرد.
۳. کاش این دختر عزیزم متوجه می شد که در کنار این همه هجمه به ت، قداست و جایگاه پدرعالم از پدر جاهل بالاتر است.
قال تعالی: أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ ۗ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ (امر:۹)
آیا (چنین کسی با ارزش است یا) کسی که در ساعات شب در حال سجده و قیام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت می ترسدو به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: آیا کسانی که می دانند باکسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می شوند»
دخترم! دختران ناآگاه همکلاسی شما، جاهلانی از فرزندان جاهلان بودند و مقایسه خودتان به عنوان فرزند عالم، با فرزند جاهل دون شأن شماست.
۴. مهم این است که انسان از چشم خدا نیفتند.
به قول سعدی:
گر من از چشم همه خلق بیفتم سهل است
تو میندازه که مخذول تو را ناصر نیست
۵. دخترم بجای اینکه غصه متلک ها را بخوری، از پدرت حمایت کن و روشنگری نما و پشت پدرت را بگیر و بدان که خوبان همیشه در معرض یاوه گویی جاهلان بوده اند و صبر دربرابر این ناملایمات بی اجر نخواهد بود.
وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ (القصص:۵۵)
و هرگاه سخن لغو و بیهوده بشنوند، از آن روی می گردانند و می گویند:
اعمال ما از آنِ ماست و اعمال شما از آن خودتان. سلام بر شما (سلام وداع). ما خواهان جاهلان نیستیم. »
۶. دخترم مگر تعداد کسانی که توهین به شما و پدرتان می کنند چند نفرند؟ آیا تعداد بیشماری کسانی که به احترام پدرتان شما را اکرام می کنند را ملاحظه فرموده اید؟
۷. اما مدیران محترم کانال فقاهت بجای طرح وقایع تلخ اتفاق افتاده که یک امر طبیعی در جریان تبلیغ دین محسوب می شود، به بیان جایگاه رفیع تبلیغ و مشکلات و مصائب این راه و ارائه راهکار بپردازند نه اینکه از احساسات یک دختر مظلوم برای پیش برد اهداف خود یعنی حذف لباس ت، اقدام نمایند.
مگر به دختر بزرگترین مبلغ دین حضرت صدیقه کبری و زینب الکبری و سایر مخدرات اهل البیت علیهم السلام توهین نکردند؟!
۸. در آخر به مدیران محترم کانال فقاهت توصیه امیرالمؤمنین(ص) را یادآور می شوم:
کَلامُکُمْ یُوهِیَ الصُّمَّ الصِّلابَ، وَ فِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ الاْعْدَاءَ!(خطبه۲۹نهج البلاغه)
سخنان (داغ) شما، سنگ هاى سخت را درهم مى شکند، ولى اعمال (سُست) شما دشمنانتان را به طمع مى اندازد.
محمد علی فتحی
تحولات اخیر عراق اگرچه به ادعای تطاهرکنندگان در اعتراض به ت اقتصادی دولت وقت است ولی شعارها و مطالبات لیدرها و فعالان اصلی ورای این را نشان می دهد.
جریان صهیونیسم و آمریکائیها و سعودی ها و بعثی ها با شکست از جبهه مقاومت، اینک در آستانه حماسه پیاده روی اربعین حسینی، با طیف عظیم پیروان اهل البیت علیهم السلام مواجه هستند.
تشکل عظیم و میلیونی اربعین حسینی، قدرت طرفداران خاندان عصمت را که با محور عزتمندی در همه عرصه ها شکل داده، با اندیشه های شیطانی گروه های معاند هم سو نیست.
جریان شیطانی به دلیل احساس خطر، دست به اختلاف افکنی درونی در عراق کرده تا با ایجاد نا امنی، بتواند حماسه اربعین را تحت الشعاع قرار دهد.
عدم حمایت گروه ها و احزاب ی عراق از تظاهرات اخیر، نشان می دهد که قاطبه مردم عراق از تحرکات منافقان داخلی ناراضی اند.
در این بین، مرجعیت دینی شیعه و سنی با راهنمایی مردم و دعوت مردم به آرامش، می توانند جلوی دشمن را بگیرند.
محمد علی فتحی
وَ نُوحاً إِذْ نٰادىٰ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ فَنَجَّیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ اَلْکَرْبِ اَلْعَظِیمِ وَ نَصَرْنٰاهُ مِنَ اَلْقَوْمِ اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا إِنَّهُمْ کٰانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنٰاهُمْ أَجْمَعِینَ[1].
ترجمه:
و نوح را(به یادآور)هنگامى که پیش از آنها(ابراهیم و لوط)پروردگار خود را خواند،ما دعاى او را مستجاب کردیم،او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.
و او را در برابر جمعیتى که آیات ما را تکذیب کرده بودند یارى نمودیم،چرا که آنها قوم بدى بودند،لذا همه را غرق کردیم.
تفسیر:
بعد از ذکر گوشهاى از داستان ابراهیم و لوط،به ذکر قسمتى از سرگذشت یکى دیگر از پیامبران بزرگ یعنى"نوح"پرداخته مىفرماید:"به یادآور نوح را،هنگامى که قبل از آنها(قبل از ابراهیم و لوط)پروردگار خود را خواند" و تقاضاى نجات از چنگال منحرفان بىایمان کرد(وَ نُوحاً إِذْ نٰادىٰ مِنْ قَبْلُ ).
این نداى نوح ظاهرا اشاره به نفرینى است که در سوره نوح در قرآن مجید نقل شده است آنجا که مىگوید: رَبِّ لاٰ تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکٰافِرِینَ دَیّٰاراً إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبٰادَکَ وَ لاٰ یَلِدُوا إِلاّٰ فٰاجِراً کَفّٰاراً[2] :
"پروردگارا! احدى از این قوم بىایمان را روى زمین مگذار!چرا که اگر بمانندبندگان تو را گمراه مىکنند،و نسل آینده آنها نیز جز کافر و فاجر نخواهد بود"! (
و یا اشاره به جملهاى است که در آیه ۱۰ سوره قمر آمده فَدَعٰا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ :"پروردگار خود را خواند و عرض کرد خدایا من در برابر آنها مغلوبم مرا یارى کن".
تعبیر به"نادى"که معمولا براى خواندن با صداى بلند مىآید ممکن است اشاره به این باشد که آن قدر این پیامبر بزرگ را ناراحت کردند که سرانجام فریاد کشید و براستى اگر حالات نوح را که بخشى از آن در سوره نوح آمده و بخشى در سوره هود درست بررسى کنیم مىبینیم که حق داشته فریاد بزند [3].
سپس اضافه مىکند"ما دعاى او را مستجاب کردیم و او و خانوادهاش را از آن غم و اندوه بزرگ رهایى بخشیدیم"( فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ فَنَجَّیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ).
در حقیقت جمله"فاستجبنا"اشاره اجمالى به اجابت دعاى او است،و جمله " فَنَجَّیْنٰاهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ "شرحى و تفصیلى براى آن محسوب مىشود.
در اینکه منظور از کلمه"اهل"در اینجا کیست؟در میان مفسران گفتگو است،زیرا اگر منظور خانواده او باشد،تنها بعضى از فرزندان نوح را شامل مىشود،زیرا مىدانیم یکى از فرزندانش"با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد".
همسرش نیز در خط او نبود،و اگر منظور از اهل،پیروان خاص و یاران با ایمانش باشد،بر خلاف معنى مشهورى است که اهل دارد.
اما مىتوان گفت:که اهل در اینجا معنى وسیعى دارد،هم بستگان مؤمن او را شامل مىشود و هم دوستان خاص او را،چرا که در مورد فرزند نااهلش مىخوانیم" إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ[4] ":"او از خاندان تو نیست چرا که مکتبش را از تو جدا کرده"(
به این ترتیب آنها که پیوند مکتبى با نوح داشتند در حقیقت از خانواده او محسوب مىشوند.
ذکر این نکته نیز لازم است که واژه"کرب"در لغت به معنى اندوه شدید است،و در اصل از"کرب"به معنى زیر و رو کردن زمین گرفته شده،چرا که اندوه شدید دل انسان را زیر و رو مىکند،و توصیف آن به"عظیم"،نهایت شدت اندوه نوح را مىرساند.
چه اندوهى از این بالاتر که طبق صریح آیات قرآن،۹۵۰ سال دعوت به آئین حق کرد،اما طبق مشهور میان مفسران در تمام این مدت طولانى تنها هشتاد نفر!به او ایمان آوردند [5]کار بقیه چیزى جز سخریه و استهزاء و اذیت و آزار نبود.
در آیه بعد اضافه مىکند:"ما او را در برابر قومى که آیات ما را تکذیب کردند یارى کردیم"( وَ نَصَرْنٰاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا ).
"چرا که آنها قوم بدى بودند،لذا همه آنان را غرق کردیم"(إِنَّهُمْ کٰانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنٰاهُمْ أَجْمَعِینَ).
این جمله بار دیگر تاکیدى است بر این حقیقت که مجازاتهاى الهى هرگز جنبه انتقامى ندارد،بلکه بر اساس انتخاب اصلح است،به این معنى که حق حیات و استفاده از مواهب زندگى براى گروهى است که در خط تکامل و سیر الى- اللّٰه باشند و یا اگر روزى در خط انحراف افتادند بعدا تجدید نظر کرده و بازگردند، اما گروهى که فاسدند و در آینده نیز هیچگونه امیدى به اصلاحشان نیست جز مرگ و نابودى سرنوشتى ندارند.
رفتار توهین آمیز رئیس جمهور حسن_ با دشمنان اسلام و انقلاب، بر خلاف دستورالعمل صریح قرآن در خصوص مواجه با دشمنان است.
خنده و قهقهه با کسانی که عامل جنایت در منطقه و مظلومین در نقاط مختلف عالم هستند، نشان از ابهت و عظمت نماینده مردم ایران نیست بله نشان ضعف_درونی و نبود فکر توحیدی است.
مردم شریف ایران اسلامی همواره در برابر ابرقدرتها ایستاده و بر دشمن خنده نکرده اند بلکه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم بودند.
جا داشت آقای آیات اولیه سوره مبارکه من ممتحنه را عمل می کرد نه اینکه با دشمن به سرور و شادمانی می پرداخت.
در این آیات می خوانیم:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ ۙ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی ۚ تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ ۚ وَمَ یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ[1]
*بنام خداوند بخشنده مهربان*
ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت می کنید، در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده اند و پیامبر خدا و شما را بخاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون می رانند. و اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده اید. (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید. ) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار می کنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار می سازید (از همه) داناترم. و هر کس از شما چنین کند، از راه راست گمراه شده است.
إِن یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاءً وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ[2]
اگر آنها بر شما دست یابند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدی نسبت به شما می گشایند، و دوست دارند کافر شوید.
اینجانب ضمن ابراز نیتی از رفتار غیر منطقی و غیر اسلامی آقای از دوستداران اسلام و انقلاب خواهان موضع گیری صریح در خصوص این رفتار که توهین به ملت شریف ایران است، بوده و از مجلس خواهان تذکر جدی به آقای هستم.
محمد علی فتحی
۱۳۹۷/۰۷/۰۴
سؤال:
شوهرم ام دی اف کار هستش و رفیقش ازش خواسته که براش یه قفسه تو خونش درسته کنه برای نگهداری شراب.
سؤال کرده که قبول سفارش و انجام کار برای این رفیق شرابخوار حرامه یا نه؟
جواب:
هرگونه کمک به هنجار شرابخواری، حرام است و نوعی معاونة علی الاثم (کمک به گناه) محسوب می شود.
مؤمن در برابر گناهان غیرت دینی دارد و این غیرت او را از هرگونه کمک به نافرمانی پروردگارش باز می دارد. رفت و آمد و هرگونه تعامل با شرابخوار حرام است.
به نمونه ای از احادیث در این زمینه اشاره می کنیم:
از جابر بن یزید نقل شده است که امام باقر (علیه السّلام) فرمود: پیامبر خدا (صلّى الله علیه و آله) در مورد شراب ده نفر را لعنت کرده است: کسى که درخت آن را کاشته، و کسى که از آن مواظبت کرده، و کسى که آب آن را گرفته، و کسى که آن را نوشیده، و کسى که آن را به دست نوشنده داده، و کسى که آن را حمل کرده، و کسى که براى او حمل شده، و کسى که آن را فروخته، و کسى که آن را خریده، و کسى که از بهاى آن استفاده کرده است.
بادهگسار اگر بیمار شد،عیادتش نکنید و اگر گواهى داد، نپذیرید و اگر در بارۀ او گفتگو شد،او را پاک خصلت معرفى نکنید و اگر خواستگارى کرد،خواستهاش را برنیاورید و اگر حدیثى نقل کرد،راست نپندارید و اگر مرد به تشییع جنازهاش حاضر نشوید،و بادهگسار،خداوند را با گناه بت پرستان ملاقات مىکند.براى باده نوش حالتى پیش مىآید که در آن حال خداى خود را نمىشناسد و باده نوشى گناهى است که از همۀ گناهان بزرگتر است،همچون درختى که از دیگر درختان بلندتر باشد(همچون درختى که بر هر درخت دیگر مىپیچد و از آن بالا مىرود).بادهگسار روز قیامت در حالى مبعوث مىشود که چهرهاش سیاه است و بانگ بدبختى و فریادش بلند خواهد بود .
رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله فرمود:نزدیکی و مصاحبت با یهود و نصارى بهتر است از مصاحبت شارب الخمر و راستگو ندانید شارب الخمر را که باور کردن سخن او پشیمانى است.
امام رضا علیه السلام از رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نقل کرده اند که فرمود: شرابخوار ملعون است، شرابخوارهمچون عبادت کنندگان بت هاست که روز قیامت بافرعون و وزیرش هامان محشور می شود.
راوى گوید: به امیر مؤمنان على علیه السّلام گفتند: تو گمان مىکنى که حرمت نوشیدن شراب شدیدتر از و ى است؟ فرمود: آرى؛ کار احتمال دارد که علاوه بر ، گناه دیگرى مرتکب نشود. اما شرابخوار آنگاه که شراب بنوشد مىکند، ى انجام مىدهد، کشتن انسانى را که خداوند متعال حرام کرده مىکشد و نماز را ترک مىکند.
خیلی ها آرزو دارند فرزندف همسر، دوست، رئیس، همسایه و . صالح داشته باشند و برای رسیدن به این آرزو دعا می کنند و از دیگران هم می خواهند که برایشان دعا کنند.
تلاش افراد در انسان صالح شدن و یافتن او، بسته به شناخت ویژگی های فرد صالح دارد.
در پاسخ به سؤال که چه کسی فرد صالح است از رسول گرامی اسلام که از جانب خدای مهربان سخن می گوید، روایتی نقل شده که با هم آن را می خوانیم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله :
یا عَلیُّ وَ لِلصّالِحِ ثَلاثُ عَلاماتٍ:
ای علی! انسان صالح سه نشانه دارد:
[1] - میراث حدیث شیعه، ج 2، ص 35، ح 122
ابومحمد علیه السلام عابدترین مردم بود و در برخوردهای اجتماعی، با دوست و دشمن با اخلاق پسندیده برخورد می کرد. وی این خصایل نفسانی را از جدش پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به ارث برده بود. در فصل دوم به برخی ویژگی های اخلاقی و فردی ایشان که او را از مردم زمان خویش ممتاز ساخته بود، اشاره می شود.
امام عسکری علیه السلام عابدترین شخص عصر خود بود. بیشتر از همگان فرمانبردار دستورات خداوند بود و شب هایش را به نماز و تلاوت قرآن و عبادت خدا می گذراند.
محمد شاکری» می گوید: امام علیه السلام در محراب عبادت می نشست و سجده می کرد. من می خوابیدم و بیدار می شدم، او هنوز در حال سجده بود[1].
امام عسکری علیه السلام اخلاقی نیکو و پسندیده و هیبت و شکوه خاصّی داشت. احمد بن عبیدالله بن خاقان»، وزیر دربار معتمد عباسی، که از دشمنان سرسخت علویان بود و در بدنام کردن آنان می کوشید در این باره می گوید:
در سرّمن رأی _ سامراء _ هیچ کس از علویان را همچون حسن بن علی بن محمد بن الرضا علیه السلام نه دیدم و نه شناختم. در وقار و سکوت و عفاف و بزرگواری و کرم میان خاندانش و نیز نزد سلطان و تمامی بنی هاشم همتایی چون او ندیدم. بنی هاشم او را بر سال خوردگان و توانگران خویش مقدم می دارند. درباره او از کسی از بنی هاشم و فرماندهان و دبیران و داوران و فقیهان و دیگر مردمان تحقیق نکردم جز آنکه او را در نزد آنان، در غایت شکوه و ابهّت و جایگاهی والا و گفتاری نکو یافتم و دیدم که وی را بر خاندان و مشایخش و دیگران مقدّم می شمارند و دوست و دشمن از او تمجید می کنند[2].
نگاه خاندان رسالت به مسائل مادی و زندگی دنیایی به گونه ای بود که بتوانند با خشنودی پروردگار، مشکلات مردم را حل کنند. بنابراین در موارد رضایت پروردگار از مصرف دارایی و ثروت خود دریغ نمی کردند. برای نمونه دو مورد از بذل و بخشش های امام عسکری علیه السلام را یادآور می شویم:
1. شخصی به نام محمد بن علی عباسی» می گوید: در سر راه عبور امام عسکری علیه السلام به او عرض حاجت کردم. همین که امام از وضع زندگی من آگاهی یافت، به پیشکار مخصوص خود فرمود: هر چه داری به او بده! او صد دینار طلا با خود همراه داشت که به من بخشید[3].
2. ابویوسف» _ شاعر متوکل عباسی _ روایت کرده است: پسری برایم زاده شد در حالی که تنگ دست بودم. به عده ای یادداشت نوشتم و از آنان کمک خواستم. با ناامیدی بازگشتم. بر گرد خانه امام حسن عسکری علیه السلام یک دور چرخ زدم و به سوی در رفتم که ناگهان ابوحمزه که کیسه ای سیاه در دست داشت، بیرون آمد. درون کیسه چهارصد درهم بود. او گفت:
سرورم می گوید: این مبلغ را برای نوزادت خرج کن که خداوند در او برای تو برکت قرار دهد[4].
کامل بن ابراهیم می گوید: به منظور پرسش سؤالی خدمت امام عسکری علیه السلام رفتم. همین که به حضور ایشان مشرف شدم، دیدم آن بزرگوار لباس های سفید و بسیار عالی پوشیده است. با خود گفتم: این آقا که ولیّ و حجت خداست، لباس های بسیار نیکو می پوشد، آن گاه به ما دستور می دهد تا با برادران دینی خود مواسات و از پوشیدن این گونه لباس ها خودداری کنیم؟!
ناگاه دیدم آن برگزیده خدا با تبسّم آستین ها را بالا زد و ساق دست خود را کرد. وقتی نگریستم، دیدم وی لباس بسیار خشن و زبری زیر لباس های خود پوشیده است. آن گاه فرمودند: به خدا سوگند! این لباس زبر و خشن را برای خدا و این لباس نیکو را برای شما پوشیده ام[5].
خبر تاسف بار افزایش قیمت بنزین در شب میلاد نبی مکرم اسلام و تبدیل این جشن به غم و غصه مردم ایران اسلامی، اقدامی نابخردانه و همسوی با خواست دشمن است.
تبعات این تصمیم، گرانی فزاینده و اعتراض مدنی مردم است.
اگرچه اعتراض مدنی و قانونی و مسالمت آمیز مردم، حق آنان است ولی دشمنان و معاندان و نادانان از این فضا در جهت اهداف پلید خود بهره برداری می کنند.
اگر آقای از تبعات این گرانی و هزینه ی - اجتماعی آن بر نظام اسلامی مطلع نبوده که جای تاسف دارد و بودن وی در سمت ریاست جمهوری خلاف عقلانیت و مشورعیت است و اگر می دانسته نشان از سادیسم دولتی است. دولتی که به دنبال ایجاد نا امنی و ناراحتی عمدی باشد نشان از بیماری دارد.
به نظر می رسد تصمیم دولت خصوصا شخص رئیس جمهور در این خصوص، اهداف پشت پرده ای دارد که مهمترین آن پوشاندن چهره بی کفایتی اصلاح طلبان خصوصا شخص وی در اداره کشور است و اینکه به دنبال مقصر جلوه دادن رهبری معظم نظام اسلامی است .
چنانچه با طرح نبود اختیارات کافی این مساله رقم زدند.
اقدام بنزینی دولت تدبیر و امید، اهرمی است برای فشار به اینکه رهبری در خصوص استعفا و یا برخورد با اقدامی انجام دهد تا از این برخورد، را پیراهن عثمان کنند و نگذارند جریان اصلاحات خاموش گردد.
از سوی دیگر همسویی مجلس با دولت در این خصوص تردیدهایی را به دنبال می آورد و اگر در روزهای آینده نمایندگان مجلس با شیوه عملکرد دولت برخورد جدی ننمایند، نشان خواهد داد فتنه پیش رو مجلسی و دولتی است.
در موقعیت پیش آمده باید مردم عزیزمان با هوشیاری تمام و با اعتراض قانونی مراقب سودجویی فتنه گران باشند و با حمایت از مقام عظمای ولایت و خویشتن داری و صبر، دشمنان داخلی و خارجی را نا امید کنند.
مردم عزیز ایران اسلامی بدانند ما طلاب، در کنار معترضان بصیر و قانونمند هستیم ودر مواجه با افساد طلبان ساکت نخواهیم نشست.
محمد علی فتحی
در شب میلاد نبی مکرم اسلام و حضرت امام جعفر صادق علیهماالسلام، دولت بی تدبیر و پر نا امیدی، عیدی ملت را با گرانی بنزین داد.
این اقدام که کج سلیقگی و یا حماقت است، اگر برای رویارویی با نظام ولایی و فشار به ملت جهت اعتراض نمودن است، محکوم به شکست است.
جریان افساد طلب نشان داد که در گستاخی و تکبر و تجبر و دروغگویی و ملت فریبی و دشمن دوستی گوی سبقت را دشمنان نظام گرفته اند.
مبارزه با فساد گسترده در دولت کانون های فساد را به تحریک ملت با افزایش قیمت بنزین کرده است تا هم مردم را بیازماید هم از آب گل آلود ماهی بگیرد.
اینجانب از مردم فهیم، فداکار، صبور و شکیبای ایران اسلامی می خواهم با نهایت درایت و در سکوت حکیمانه از این زله های دشمنان خودی عبور نمایند.
البته علماء و دلسوزان انقلاب، نخبگان کشورمان باید با روند قانونی اقدام به جلوگیری از این نوع خطاهای فاحش دولتمردان نمایند.
براستی که ظلم دامن ظالم را خواهد گرفت و درغگوی به ملت رسوا خواهد شد.
✍️ محمد علی فتحی
@hajfathi_ir
#بنزین
#گرانی_بنزین
#
#فتنه
#فتنه_گر
یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه
✅همایش ت و طلاب استان البرز
با حضور حجه الاسلام پور محمدی،دبیر عالی شورای ت مبارز کشور
و حجه الاسلام موسی پور معاونت جامعه ت مبارز
شنبه ۱۰صبح مصلی امام خمینی (ره)
جامعه ت مبارز استان البرز
یکی از شیوه های جلوگیری از جرم، احسان قبل از وقوع خطاست.برادر اگر از حال برادر خبر یابد و او را در مشکلات یاری دهد، امکان ندارد به فکر جرم بیفتند.
گاهی عدم مواسات و احسان ما، عزیزانمان را دچار مشکل می کند.
به این قضیه توجه کنیم:
ابوجعفر محمد بن عیسی میگوید: یک بار در مسجد زبید واقع در بازار شهر سامرا جوانی را مشاهده کردم که میگفتند هاشمی و از فرزندان موسی بن عیسی است.
من مشغول نماز شدم وقتی سلام نماز را دادم همان جوان هاشمی رو به من کرد و گفت:
آیا تو اهل قم هستی یا ساکن رازی میباشی؟
گفتم: من قمی هستم ولی هم اکنون در کوفه در جوار مسجد امیرالمؤمنین علیهالسلام زندگی میکنم.
او به من گفت: آیا خانه موسی بن عیسی را در کوفه میشناسی؟
گفتم: آری. گفت: من پسر او هستم.
گفت: پدرم برادرانی دارد و برادر بزرگتر مال فراوانی جمع کرده و برادر کوچکتر محروم از مال دنیا است، یک روز برادر کوچکتر به خانه برادر بزرگتر رفته و ششصد دینار از او به سرقت برده است.
برادر بزرگتر میگفت که به محضر امام حسن عسکری مشرف میشوم و از آن حضرت میخواهم که با برادر کوچکترم از روی مهر و لطف صحبت کند شاید مال مرا به من برگرداند زیرا آن امام بزرگوار بیان و کلام شیرینی دارد میتواند روی او اثر بگذرد.
ولی هنگام سحر منصرف شدم از اینکه به خدمت امام حسن عسکری علیهالسلام برسم و گفتم که به سراغ أسباس ترکی» هم صحبت جناب سلطان میروم و شکایتم را به او میرسانم!
برادر بزرگتر میگوید: همینکه بر أسباس ترکی وارد شدم دیدم که مشغول قماربازی است به کناری نشستم و انتظار کشیدم تا بازیش تمام شود که ناگاه پیامآور امام حسن عسکری علیهالسلام به نزد من آمد و گفت:دعوت مولایت را اجابت کن.
از جا برخاستم و همراه پیامآور به محضر امام علیهالسلام مشرف شدم.
امام علیهالسلام فرمود: چه شد که اول شب از ما حاجتی داشتی و در هنگام سحر رأیت عوض شد؟!
برخیز و برو که آنچه را برادرت از مالت برده برایت آورده و دربارهی او شک نکن و با او به نیکی رفتار کن و مقداری هم به او عطا بنما و اگر بناداری چیزی به او ندهی او را به نزد ما راهنمایی کن تا ما به او کمک کنیم.
وقتی از خدمت امام علیهالسلام مرخص شدم غلام خویش را ملاقات کردم که خبر از آوردن کیسه پولهایم داد.[1]
نکته:
[1] - کمال الدین، ج 2، ص 194.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
حُبُّ الرِّئاسَةِ شاغِلٌ عَن حُبِّ اللّه ِ سُبحانَهُ.
امام على علیه السلام در حکمت هاى منسوب به ایشان:
ریاستْ دوستى، از دوستى خداى سبحان باز مى دارد.
شرح نهج البلاغة: ۲۰ / ۳۰۷ / ۵۱۹.
نکته:
به نظر می رسد فرمایش امام ناظر بر ریاستی است که منشأش حب الدنیا و جهل بود و الا ریاست به معنای عامش که از مصادیق آن ریاست الهی باشد که در ولایت و امامت خود را نشان می دهد نیست.
مهمترین اثر ریاست مذموم، غفلت زایی آن است. رئیس بی تقوا مشغول حفظ جایگاه، طمع، تکبر، فخر فروشی، خودمنشی و ظلم می شود و یکی از این عوامل برای نابودی ایمان او کافی است.
دقت کنید:
امام صادق علیه السلام:
إیّاکُم وهؤلاءِ الرؤساءَ الذینَ یَتَرأّسُونَ، فَوَاللّه ِ ما خَفَقَتِ النِّعالُ خَلفَ رَجُلٍ إلّا هَلَکَ وأهلَکَ.
امام صادق علیه السلام:
از این سران ریاست پیشه بپرهیزید ؛ زیرا به خدا سوگند که کفشها در پى مردى به صدا در نیاید مگر آن که او هلاک شود و دیگران (پیروانش) را نیز به هلاکت اندازد.
الکافی: ۲/۲۹۷/۳
از این حدیث استفاده می شود که حتی نا خودآگاه و با رفتار اطرافیان ریاست طلب، اخلاق او تغییر یافته و او به خاطر احساس بزرگی کاذب هم خود را در وادی کبر می اندازد و هم دیگران را مبتلا کرده و بیمار می کند.
چاره چیست؟
مراقبت کنیم احساسات و جو حاکم از سمت دوستان و یا جامعه، ما را به سمت پذیرش ریاست نکشاند بلکه تا حجت شرعی که با عقلانیت و بر اساس تفکر و ت عمق و توجه و تدبر به دست آمده برایمان تمام نشد، اقدام به پذیرش ریاست نکنیم و بعد از پذیرفتن مسئولیت، انابه به درگاه الهی و توجه به حالات روحی خود داشته باشیم.
✍ محمد علی فتحی
طبق آیه شریفه وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ[1]» در نیکوکاری و پرهیزگاری یکدیگر را کمک کنید نه در گناه و ، مشارکت مردم در اموری که نیکی و تقوا را رقم بزند ضروری می نماید. نیکی یعنی اقدامی در جهت منافع دنیوی و اخروی شخصی و نوعی و تقوا یعنی ایجاد روحیه ای در درون که جلوی نافرمانی دستورات خداوند را بگیرد و افراد را پایبند به ارزش های الهی کند.
در بخش دوم آیه هر گونه اقدامی برای معصیت کردن و ایجاد دشمنی نکوهش شده است.
برخی در مشارکت های مدنی و انتخابات قصد حضور ندارند و عدم حضور خود را یک ارزش تلقی می کنند. وقتی پای صحبت های این طیف از مردم می نشینیم دلایلی را مطرح می کنند:
موارد یاد شده غالبی است و در بین آنها گزینه اول تا سوم پر تکرار می باشد.
نقد دیدگاه ها:
نقد دیدگاه اول:
عدم شناخت، به مطالعه نکردن و بررسی ننمودن تفکرات و اندیشه و عملکرد افراد بستگی دارد. در این صورت شخص باید اقدام به شناخت پیدا کردن کند و از افراد مطلع پرسش نماید. چنانچه به این نکته آیه شریفه فاسئلوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون[2]» ، از آگاهان بپرسید اگر نمی دانید، اشاره دارد .
بی تفاوتی و تساهل در این قضیه عذری را برای انسان نمیآورد و فردای قیامت پرودگار عالم درباره اینکه چرا تحقیق نکردید عتاب خواهد کرد.
اگر کسی بگوید که من توان شناخت ندارم باید در عقل او تردید کرد چون با وجود ابزارهای شناختی موجود دلیل موجهی یافت نمیشود.
نقد دیدگاه دوم:
این ادعا اگر مستند نباشد خود دروغگویی است. غالب افراد این دیدگاه را وقتی پیدا می کنند که یک اشتباهی و یا خطایی را از خود کاندیدا می شنوند و یا از کسانی که با او خصومت دارد شنیده می شود. اگر از خود کاندیدا این دروغ را دیده باشند می توانند اعتماد نکنند، اما از دیگران شنیدن و بدون مدرک و سند پذیرفتن نهایت بیعقلی است. چه بسا چنین افرادی دچار موج عوامفریبی شده باشند.
نقد دیدگاه سوم:
این دیدگاه هم بدون مستندات عین دروغگویی و تهمت زدن محسوب می شود. اگر واقعا فرد با ادله و براهین به این نتیجه رسیده باشد نباید به کاندیدا اعتماد کند.
نقد دیدگاه چهارم:
طرز فکر کاندیداها معمولا بر محور دین و وطن دوستی میچرخد که هر دو در کنار هم ارزشمند است. اگر طرفداران این دیدگاه مخالف با دین هستند و با این رویکرد قصد مشارکت ندارد باید بدانند که حد اقل برای حفظ کیان مملکت باید مشارکت کنند؛ زیرا با عدم مشارکت تنها کسی که سود می برد دشمن ملت است. وقتی با عدم مشارکت ، کشور از حیث طرفداری مرتبهاش پایین بیاید، دشمن متوجه تفرقه در صفوف ملت شده و از این راه وارد مرحله نفوذ می شود.
اگر خدای نکرده دشمن بتواند رخنه پیدا کند عواقب بد آن مثل ،جنگ، قتل ،غارت، بی حرمتی به ناموس، به یغما بردن ثروت مملکت و . دامن کسانی را خواهد گرفت که مشارکت نداشته اند و این جزو خیانت های بزرگ محسوب می شود.
عدم مشارکت در انتخابات چون در صد حمایت از ارزش های الهی و انسانی را پایین می آورد و خود این زمینه گشترش ضد ارزشها در جامعه شده و در نتیجه باعث خصومت اعضای جامعه با هم میشود و از طرفی انگیزه دشمنی دشمنان را علیه ملت بیشتر می کند، از نوع کمک به گناه و ایجاد دشمنی محسوب می شود.
✅دعوت به حضور حماسی و انقلابی در راهپیمایی یوم الله نه دی
حماسه نه دی یاد آور عشق مردان و ن پاک سرشت و نیک اندیش و اهل ولایت است.
مردمانی که در اوج فتنه کوردلان، رهبر و امام جامعه اسلامی را تنها نگذاشتند و با حضور خود،از آرمان های انقلاب و بنیانگذار آن و رهبرش و شهدا دفاع نمودند.
دشمنان در نه دی ۸۸ سیلی محکمی خورند و زخم خورده از ملت، به فکر فتنه های دیگر افتادند.
فتنه های اخیر و پیشرو با حضور حداکثری امت انقلابی از بین خواهد رفت و کشورمان از دست لیبرالیسم و امپریالیسم و در یک کلمه استکبار جهانی بیمه خواهد شد.
این جانب به عنوان عضو کوچکی از ملت شریف ایران اسلامی از همه دلسوزان اسلام و انقلاب، علما و دانشمندان و اساتید حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجویان و عموم مردم شریف خواهانم تا با حضور خود در راهپیمایی یوم الله نه دی حضور یابند که این حضور مصداق ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد علی فتحی
۸ دی ۱۳۹۸
یحیی مازنی روایت کرده است :
((مدتها در مدینه در خدمت حضرت علی (ع ) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س ) دختر امیرالمؤ منین (ع ) بود . به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایی از او به گوشم نرسید . به هنگامی که می خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص ) برود ، شبانه از خانه بیرون می رفت ، در حالی که حسن (ع ) در سمت راست او و حسین (ع ) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع ) پیش رویش راه می رفتند . هنگامی که به قبر شریف رسول خدا (ص ) نزدیک می شد ، حضرت علی (ع ) جلو می رفت و نور چراغ را کم می کرد . یک بار امام حسن (ع ) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد ، حضرت فرمود : می ترسم کسی به خواهرت زینب نگاه کند .
مرحوم سید نورالدین جزایری (ره ) در مورد شباهت حضرت زینب (س ) به پدر بزرگوار خود چنین نوشته است :
غالبا کلیه پسر شباهت به پدر ، و دختر شباهت به مادر پیدا می کند ، به جز حضرت فاطمه زهرا(س ) : ((کانت مشیتها مشیه ابیها رسول الله و منطقها کمنطقه )) . و نیز حضرت زینب (س ) که ((منطقها کمنطق ابیها امیرالمؤ منین علیه السلام )) بود
زینب کبری (س ) اعلا درجه رضا و تسلیم را دارا و حایز بود . زنی که شوهرش بحرالجود ، عبدالله بن جعفر ، بود و خانه اش بعد از منزل خلفا و ملوک در درجه اول عظمت بود و ارباب حوایج همواره در آن بیت الشرف تجمع داشته و برای خدمت ، کمر بسته ، آماده و فرمانبردار بودند - با این حال برای کسب رضای خدا از همه آنها صرف نظر کرد و از مال و جاه و جلال دنیوی به کلی چشم پوشید . حتی از شوهر (البته ، با رضای او) و نیز از اولاد و خدم و حشم چشم پوشید و به کمک برادرش امام حسین (ع ) شتافت تا دین خدا را نصرت کند و برای جلب رضایت حق ، تن به اسارت داد ، تا آن که به مقامات عالیه نایل گردید
به نوشته بعضی مورخان ، درجه محبت زینب (س ) به امام حسین (ع ) به گونه ای بود که هر روز چند بار به دیدار حسین (ع ) می پرداخت ، سپس نماز می خواند . در روز عاشورا دو نوجوانش محمد و عون را نزد حسین (ع ) آورد و عرض کرد : ((جدم ابراهیم خلیل (ع ) از درگاه خدا قربانی را قبول فرمود ، تو نیز این قربانی را از من بپذیر ، اگر چنین نبود که جهاد و جنگ برای ن روا نیست ، در هر لحظه هزار جان فدای جانان می کردم ، هر ساعت هزار شهادت را می طلبیدم .
علامه جزایری در کتاب ((الخصائص اینبیه )) می نویسد :
وقتی که حضرت زینب (س ) شیر خواه و در گهواره بود ، هر گاه برادرش حسین (ع ) از نظر او غایب می شد ، گریه می کرد و بی قراری می نمود . هنگامی که دیده اش به جمال دل آرای حسین (ع ) می افتاد ، خوشحال و خندان می شد . وقتی که بزرگ شد ، هنگام نماز قبل از اقامه ، نخست به چهره حسین (ع ) نگاه می کرد و بعد نماز می خواند.
علامه شیخ شریف جواهری در کتاب ((مثیرالاحزان )) آورده که فاطمه دختر امام حسین (ع ) گوید : عمه زینب (س ) در آن شب (شب دهم محرم ) در محراب عبادتش ایستاده دعا می خواند و به خدا استغاثه می کرد ، آن شد دیدگان هیچ یک از ما به خواب نرفت و آه و ناله اش فرو ننشست . (
حضرت زینب (س ) در عبادت نسخه مادر خود حضرت زهرا (س ) بود و در تمام شبها تهجد و و تلاوت قرآن را به جا می آورد .
و بعضی از صاحبان فضل گفته اند حضرت زینب (س ) برای رضای خدا در تمام تهجد و عبادت شب را ترک نکرد حتی شب یازدهم از ماه محرم .
همچنین از امام زین العابدین (ع ) نقل شده که دیدم در همان شب یازدهم محرم نماز را نشسته می خواند .
از فاطمه صغری ، دختر امام حسین (ع ) روایت شده که می فرمود :
((اما عمتی زینب فانها لم تزل قائمه فی تلک اللیله ، ای العاشره من المحرم فی محرابها))؛ عمه ام زینب در شب دهم محرم تا به صبح در محراب عبادتش به نماز ایستاده بود .
برخی از پژوهشگران روایت کرده اند که حضرت زین العابدین (ع ) فرمود : ((عمه ام زینب در تمام طول مسافرت از کوفه به شام نمازهای واجب و نوافلش را ایستاده می خواند و در یکی از منازل ، دیدم نشسته می خواند ، علت این کار را پرسیدم . پاسخ داد : به خاطر شدت گرسنگی و ضعف ، سه شبانه روز است که دیگر نمی توانم ایستاده نماز بخوانم (زیرا حضرت غذای خود را بین کودکان تقسیم می کرد) به خاطر اینکه دشمن به هر کدام از ما ، در شبانه روز فقط یک قرص نان می داد . ))
هر گاه انسان به دقت به حالات آن حضرت نگاه کند و توجه و انقطاع او را به خداوند متعال ببیند ، در عصمت آن حضرت تردیدی به خود راه نمی دهد و یقین می کند که آن حضرت از همان ن پارسایی است که تمام حرکات و سکنات خود را وقف خداوند متعال نموده اند و از همین رهگذر به جایگاه رفیع و درجات بلندی که از درجات پیامبران و اوصیا حکایت می کند ، رسیده است.
حضرت امام حسین (ع ) در آخرین وداع خود ش زینب (س ) فرمود : ((خواهرم ! هنگام نماز شب ، مرا فراموش نکن )) .
از شیخ صدوق محمد بن بابویه روایت شده که زینب (س ) نایب خاص امام حسین (ع ) بود و مردم نیز در رابطه با مسائل حلال و حرام به آن حضرت مراجعه می کردند تا زمانی که امام زین العابدین (ع ) از بیماری شفا یافت .
سفارش پیامبر درباره زینب (س )
بعد از تولد زینب (س ) پیامبر (ص ) فرمود تا نوزاد را به نزدش بیاورند . آن گاه او را بوسید و در آغوش گرفت و نام او را زینب (س ) گذاشت و سپس فرمود : به شما سفارش می کنم ، و این سفارش مرا حاضران به غایبان برسانند ((این دختر را احترام کنند که همانند خدیجه کبری (س ) است )).
زینب (س ) در مدت عمرش هفت بار مسافرت کرد . فقط سفر اول راحت و در کمال خوشی بود و آن وقتی بود که امیرالمؤ منین (ع ) از مدینه به قصد کوفه حرکت فرمود : زینب هم در رکاب پدرش بود .
علی (ع ) هم خیلی رعایت حال زینب (س ) را می کرد و از او تجلیل می فرمود ، نه از جهت اینکه که دخترش هست ، بلکه به اعتبار ت و معنویت او بود ، مانند احترامی که پیغمبر (ص ) به زهرا (س ) می کرد .
از ویژگی های زینب (س ) در این انقلاب تاریخی و عظیم ، سه وظیفه مهم او است که با موفقیت کامل به پایان رساند . پس از شهادت امام حسین (ع ) زینب (س ) می دید بزرگترین وظیفه و مسئولیتش سه چیز است :
نخست ، از حجت خدا و امام وقت ، حضرت سجاد (ع ) حمایت کند و وی را از گزند دشمن حفظ نماید .
دوم ، پیام شهیدان را به همه جا برساند و راه آنها را دنبال کند؛ (که این مساءله از همه مهمتر بود) .
سوم ، طبق وصیت برادرش از خانواده های شهیدان و از کودکانی که پدران آنها به شهادت رسیده اند ، سرپرستی کرده و روحیه آنها را در سطحی عالی نگاه دارد(.
محبت و دوستی زینب کبری (س ) به امام حسین (ع ) آن چنان بود که خواهرانش این گونه نبودند . گفته اند : این محبت و دوستی زینب (س ) از ایام و روزگار طفولیت و کودکی وی بوده ، به طوری که آرام نمی گرفت ، مگر در پهلوی امام حسین (ع ) و علیا حضرت فاطمه (س ) رسول خدا (ص ) را از آن آگاه ساخت . رسول خدا (ص ) گریه کرد و فاطمه (س ) را از مصایب و اندوه ها و گرفتاری زینب (س ) آگاه نمود .
در اخبار آمده که هر گاه حضرت زینب به دیدار برادرش امام حسین (ع ) می آمد ، حضرت به احترام او جلو پایش حرکت می کرد و سر پا می ایستاد و او را در جای خود می نشاند به راستی که این خود مقام عظیمی است که آن حضرت در نزد برادرش داشت ، همان گونه که او امین و امانتدار پدر ، نسبت به هدایای الهی بود .
علامه و مرد بسیار دانا سید جعفر ، از خویشاوندان بحرالعلوم طباطبایی ، در کتاب ((تحفه العالم )) چنین می نویسد :
((در جلالت قدر و بزرگی مقام و برتری شاءن و بزرگی حال و چگونگی او بس است آنچه در برخی از اخبار رسیده ، به اینکه زینب (س ) نزد امام حسین (ع ) در آمد و آن حضرت قرآن می خواند ، پس حضرت (چون دید زینب آمد) قرآن را بر زمین نهاد و برای اجلال و تعظیم و بزرگ داشتن او بر پای ایستاد . ))[1]
[1] - کتاب ، 200 داستان از فضایل مصایب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام عباس عزیزی، قم نشر سلسله 1378
انا لله و آنا الیه راجعون
شهادت، آرزوی دیرینه مردان پاک سرشت و مخلص خداست.
شهادت بزرگمرد مجاهدات و استقامت و پایمردی و خار چشم دشمنان کوردل، جناب سردار قاسم سلیمانی و همرزمانش خصوصا شهید بزرگوار ابومهدی المهندس را به عموم امت اسلامی خاصه مردم شریف ایران تسلیت و تبریک عرض می کنم.
بی شک امنیت کشورهای منطقه و ایران عزیز مرهون مجاهدت های کم نظیر ایشان و یاران وی بوده است.
آمریکاییها و اسرائیلی ها که خود تروریستند با اقدام تروریستی، بزرگترین قاتل تروریست ها را به شهادت رساندند تا خباثت باطنی خود را دوباره نشان دهند.
با از دست رفتن یک بزرگمرد، دل های خوبان عالم و جوانان ایران زمین،قوی تر و استوارتر شده و با گام های مستحکم حرکت عظیم خود را به پیش خواهیم برد.
انتقام الهی در کمین تروریستها است.
ان ربک لبالمرصاد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
دبیر بنیاد بینالمللی غدیر استان البرز
محمد علی فتحی
هنگامی که آیه وَ إنَّ جَهَنَّمَ لِمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعینَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ- دوزخ میعادگاه همگی ایشان است که هفت درب دارد و برای هر دربی سهم معینی از ایشان خواهد بود» (سوره حجر آیه 43 و 44.) نازل شد رسول خدا به صدای بلند گریست، و اصحاب او از گریه آن بزرگوار گریستند اما نمی دانستند جبرئیل چه بر او فرود آورده است، و (از هیبت پیامبر) هیچیک توان آنکه با او سخن بگویند نداشتند.
پیامبر (ص) چنان بود که چون فاطمه (علیهاالسلام) را می دید شادمان می شد، به همین جهت سلمان به خانه فاطمه (علیهاالسلام) رفت تا او را از قضیه آگاه سازد، و آن گرامی را دید که مقداری جو را آسیا می کند و می گوید: وَ ما عِنْدَاللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقی- آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است» (سوره قصص آیه 60 و سوره شوری آیه 36.) و عبایی پشمین بر تن دارد که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده است.
سلمان وضع پیامبر (ص) را و اینکه جبرئیل بر او چیزی فرود آورده است به فاطمه (علیهاالسلام) خبر داد و آن گرامی برخاست و همان عبای وصله دار را بر خود پیچید (و حرکت کرد)، سلمان (از مشاهده آن بسیار متأثر و اندوهمند شد و) گفت: دریغا، دختران کسری و قیصر ابریشم و حریر می پوشند و دختر محمّد (ص) عبایی پشمین برتن دارد که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده است!
فاطمه (علیهاالسلام) بر رسول خدا (ص) وارد شد و سلام کرد و عرض کرد: پدر جان، سلمان از لباس من تعجب کرده است، در حالی که سوگند به خدایی که تو را به حق مبعوث فرمود پنج سال است که من و علی (ع) از اثاث زندگی چیزی نداریم جز پوست گوسفندی که روزها روی آن به شترمان علوفه می دهیم و شبها بستر ما است و بالش ما از پوستی است که درون آن از لیف خرما پر شده است!
پیامبر فرمود: ای سلمان، دختر من از گروه پیشگامان و سبقت گرفتگان (به سوی خدا) است.
فاطمه (علیهاالسلام) عرض کرد: پدر فدای تو شوم چه چیزی موجب گریستن شما شد.
پیامبر (ص) از آیه ای که جبرئیل فرود آورد به او خبر داد، فاطمه (علیهاالسلام) چون آیه را شنید چنان گریست که بر زمین افتاد، و پیاپی می گفت: وای، وای بر کسی که در آتش دوزخ افتاد.
منبع: ریاحین الشریعه ج 1 ص 148- بیت الاحزان ص 28 و 29
در شرایط جنگی و امکان نا امن شدن فضای کشورمانف پدافند هوایی کشورمان ،نهایت تلاش خود را برای ایجاد امنیت در کشور به کار بست. خصوصا بعداز تهدیدات آمریکای تروریست این امادگی صد درصدی شد.
در زمانی که نباید هواپیمایی در آسمان ایران پرواز نماید، هواپیمایی پرواز می کند.
نیروی هوایی سپاه با رصد پروازها و تشخیص هواپیما به عنوان یک هواپیمای نا معلوم، مجبور به شکلیک می شود چرا که اگر، آنچه تشخیص داده هواپیمای مهاجم باشد و شلیک نکند یعنی وظیفه خود را انجام نداده است و این یعنی بروز خطر برای هزاران انسان بی گناه در تهران و یا حومه.
بوئینگ آتش گرفته در حاشیه به زمین سقوط می کند و تمام سرنشینان آن کشته می شوند.
فرمانده نیروی هوایی سپاه در جریان کار قرار می گیرد و به مسئولان اشتباه اتفاق افتاده را تذکر می دهد و آنان به دلیل ابهام در پرونده،دستور رسیدگی قانونی را می دهند.
بعداز چند روز تحقیقات، واقعیت قضیه ، صادقانه به عموم مردم اطلاع رسانی می شود.
در این بین اعلام دیر هنگام واقعیت، کمی مردم را نگران می کند و فرمانده نیروی هوایی سپاه، آرزوی مرگ می کند و تمام آنچه اتفاق افتاده را به گردن می گیرد.
واقعیت این است که این اتفاق تلخ است و هشداری است برای نیروی هوایی کشور که بیشتر خود را آماده کند و سیستمش را تقویت نماید.
دشمنان انقلاب سعی در تخریب سپاه می کنند و کاری که بابت انتقام از تروریست ها صورت گرفته را تخطئه می کنند و این یکی از آن پروژه های فتنه ای است که قرار بود درسال98 انجام دهند.
پروژه تخریب سپاه .
این درحالی است که فرزندان این مرز و بوم در نیروی هوایی سالها از مردمشان دفاع کرده اند و اگر قرار بود علیه مردماشان کاری کنند ، در طی سالهای گذشته انجام می دادند.
با توجه به اینکه این هواپیما ساخت آمریکاست و آنه به تمام امکانات و سیستم آن دسترسی دارند، شائبه دخالت سایبری آمریکادر این حادثه برای جنگی نشان دادن آن به عامل پدافند، به قوت خود باقی است. البته اگر این مطلب هم اثبات شود، ممکن است القاء توانمندی سایبری آمریکا را نماید ولی بی گناهی پدافند هوایی کشور اثبات می شود.
از مردم عزیزایران اسلامی در خواست می کنم با خویشتن داری اتفاق افتاده را مدیریت کنند و نگذارند، امنیت آفرینان کشورمان را تخریب نمایند.
محمد علی فتحی/21 دی ماه98
به بیان حجت الاسلام و المسلمین فتحی
تفسیر آیه36 سوره مبارکه القیامة
مدت زمان: 2 دقیقه 16 ثانیه
دین مبین اسلام همواره بر علم آموزشی و تبادل آراء و نظرات دانشمندان تاکید داشته است.
این رویکرد اسلامی به قدری با ارزش است که با مواجهه علوم مدرن و علوم اسلامی و سنتی، تغیییر و تحول شگرف، در پیشرفت علوم خصوصا علم طب انجام گرفته است.
خبر سوزاندن کتاب هاریسون که جزو کتاب های مرجع پزشکی نوین محسوب می شود، آن هم توسط یکی از مبلغان طب اسلامی، بسیار ناراحت کننده است.
ضروری می نماید در خصوص این اتفاق، چند نکته طرح شود:
این جانب ضمن حمایت از طب اسلامی و سنتی، رعایت نهایت تقوا در این عرصه را از فعالان آن خواهانم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد علی فتحی/ 5بهمن1398
وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً؛ و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است.»
فرقان: 29
مرحوم علامه طباطبائی قدس سره می فرماید:
کلمه خذلان به ضم خاء به این معنا است که: کسى که امید یارى اش را داشتیم، ما را یارى نکند، و خذلان شیطان این است که در دنیا به انسان وعده مى دهد که اگر به اسباب ظاهرى تمسک کنى و پروردگارت را فراموش نمایى تو را از هر مکروهى نجات مى دهم، و در نجاتت یاریت مى کنم، ولى همین که اسباب از کار افتاد، و قهر الهى همه را از اثر انداخت، که در روز مرگ جزئى و در روز قیامت کلى است آن روز دست از یارى انسان برداشته، آدمى را تسلیم سرنوشت شوم خود مى کند، هم چنان که قرآن فرموده: کَمَثَلِ اَلشَّیْطٰانِ إِذْ قٰالَ لِلْإِنْسٰانِ اُکْفُرْ، فَلَمّٰا کَفَرَ قٰالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ ( ال:16) و نیز در ضمن حکایت سخنان مانند شیطان که به انسان مى گوید کفر بورز، همین که کافر شد مى گوید من از تو بیزارم.
( ترجمه تفسیر المیزان، ج 15 ، ص 282)
اخیرا در خبرگزاری ها آمده که آقای ظریف وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید گفته بود:
"مذاکره مشروط ایران با آمریکایی ها حتی بعد از ترور (شهادت) سردار سلیمانی منتفی نیست."
این در حالی است که رهبری معظم انقلاب مذاکره با آمریکا را با تمام عهد شکنیها و خیانتهای اخیر ممنوع کرده بود و ملت ایران نیز با راهپیمایی های نهم دی و نیز گرامیداشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانیف هرگونه مذاکره را با آمریکا محکوم کرده بودند.
ترامپ - همان تروریستی که شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش را شهید کرده - در جواب ظریف گفته:
وزیر امور خارجه ایران گفته که ایران خواستار مذاکره با آمریکا است اما خواستار برداشته شدن تحریمهاست. نه ممنون»
این پاسخ ترامپ به ظریف به نظر می رسد مصداق آیه شریفه باشد که بیان داشتیم.
آقایان! لطفا به دامن قران برگردید نه شیطان!
محمد علی فتحی
6 بهمن 98
وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً؛ و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است.»
فرقان: 29
مرحوم علامه طباطبائی قدس سره می فرماید:
کلمه خذلان به ضم خاء به این معنا است که: کسى که امید یارى اش را داشتیم، ما را یارى نکند، و خذلان شیطان این است که در دنیا به انسان وعده مى دهد که اگر به اسباب ظاهرى تمسک کنى و پروردگارت را فراموش نمایى تو را از هر مکروهى نجات مى دهم، و در نجاتت یاریت مى کنم، ولى همین که اسباب از کار افتاد، و قهر الهى همه را از اثر انداخت، که در روز مرگ جزئى و در روز قیامت کلى است آن روز دست از یارى انسان برداشته، آدمى را تسلیم سرنوشت شوم خود مى کند، هم چنان که قرآن فرموده: کَمَثَلِ اَلشَّیْطٰانِ إِذْ قٰالَ لِلْإِنْسٰانِ اُکْفُرْ، فَلَمّٰا کَفَرَ قٰالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ ( ال:16) و نیز در ضمن حکایت سخنان مانند شیطان که به انسان مى گوید کفر بورز، همین که کافر شد مى گوید من از تو بیزارم.
( ترجمه تفسیر المیزان، ج 15 ، ص 282)
اخیرا در خبرگزاری ها آمده که آقای ظریف وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید گفته بود:
"مذاکره مشروط ایران با آمریکایی ها حتی بعد از ترور (شهادت) سردار سلیمانی منتفی نیست."
این در حالی است که رهبری معظم انقلاب مذاکره با آمریکا را با تمام عهد شکنیها و خیانتهای اخیر ممنوع کرده بود و ملت ایران نیز با راهپیمایی های نهم دی و نیز گرامیداشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانیف هرگونه مذاکره را با آمریکا محکوم کرده بودند.
ترامپ - همان تروریستی که شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش را شهید کرده - در جواب ظریف گفته:
وزیر امور خارجه ایران گفته که ایران خواستار مذاکره با آمریکا است اما خواستار برداشته شدن تحریمهاست. نه ممنون»
این پاسخ ترامپ به ظریف به نظر می رسد مصداق آیه شریفه باشد که بیان داشتیم.
آقایان! لطفا به دامن قران برگردید نه شیطان!
محمد علی فتحی
6 بهمن 98
دین مبین اسلام همواره بر علم آموزشی و تبادل آراء و نظرات دانشمندان تاکید داشته است.
این رویکرد اسلامی به قدری با ارزش است که با مواجهه علوم مدرن و علوم اسلامی و سنتی، تغیییر و تحول شگرف، در پیشرفت علوم خصوصا علم طب انجام گرفته است.
خبر سوزاندن کتاب هاریسون که جزو کتاب های مرجع پزشکی نوین محسوب می شود، آن هم توسط یکی از مبلغان طب اسلامی، بسیار ناراحت کننده است.
ضروری می نماید در خصوص این اتفاق، چند نکته طرح شود:
این جانب ضمن حمایت از طب اسلامی و سنتی، رعایت نهایت تقوا در این عرصه را از فعالان آن خواهانم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محمد علی فتحی/ 5بهمن1398
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود:
هرکس 25 بار (اللهم اغفر للمومنین والمومنات والمسلمین والمسلمات الاحیاء منهم والاموات)بگوید،خدای تعالی به تعداد مومنین که مرده اند وزنده اند گناه اور امی بخشد.
نکته:
عزیزم!اگه شما امروز برا مومنین دعا کنی فردا که زیر خاک می رویم برای ما نیز عده ای دعا خواهند کرد.
امیر المومنین- علیه السلام- فرمود: احسن تحسن.(غررالحکم)
یعنی خوبی کن تا به تو خوبی کنند.
جانم!
نقد رابچسب وهمین حالا بگو: اللهم اغفر.
این دستهای خالی وساده دخیلتان مارا فقط به رسم رفاقت دعا کنید
از یاسر، خادم مأمون روایت شده است: که زمانی، حضرت رضا(علیهالسلام) وارد قصر حمید بن قحطبه شد، لباس را از تن بیرون آورد و به حمید داد، حمید آن را برای شستن به کنیز خود داد؛
اندکی نگذشت که کنیز آمد و رقعهای با او بود، رقعه را به حمید داد و گفت: در گریبان لباس ابوالحسن یافتم. حمید به حضرت گفت: فدای شما گردم این جاریه دست نوشتهای در گریبان پیراهن شما یافته، چیست؟
فرمود: تعویذی [دعای پناهجویی] است که آن را از خود دور نمیکنم، حمید گفت: ممکن است ما را به آن مشرّف کنی؟ فرمود: این تعویذی است که هرکه در گریبان خود نگاه دارد بلا از او دفع میشود و برای او نگاهداری، از شیطان رجیم است. آنگاه تعویذ را بر حمید خواند:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ ، بِسْمِ اللّٰهِ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمٰنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیّاً ، أَوْ غَیْرَ تَقِیٍّ ، أَخَذْتُ بِاللّٰهِ السَّمِیعِ الْبَصِیرِ عَلَىٰ سَمْعِکَ وَبَصَرِکَ ، لَاسُلْطانَ لَکَ عَلَیَّ وَلَا عَلَىٰ سَمْعِی ، وَلَا عَلَىٰ بَصَرِی ، وَلَا عَلَىٰ شَعْرِی ، وَلَا عَلَىٰ بَشَرِی ، وَلَا عَلَىٰ لَحْمِی ، وَلَا عَلَىٰ دَمِی ، وَلَا عَلَىٰ مُخِّی ، وَلَا عَلَىٰ عَصَبِی ، وَلَا عَلَىٰ عِظامِی ، وَلَا عَلَىٰ مالِی ، وَلَا عَلَىٰ مَا رَزَقَنِی رَبِّی ، سَتَرْتُ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِی اسْتَتَرَ أَنْبِیاءُ اللّٰهِ بِهِ مِنْ سَطَواتِ الْجَبابِرَةِ وَالْفَراعِنَةِ، جَبْرَئِیلُ عَنْ یَمِینِی ، وَمِیکائِیلُ عَنْ یَسارِی ، وَ إِسْرافِیلُ عَنْ وَرائِی ، وَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ أَمامِی ، وَاللّٰهُ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ ، یَمْنَعُکَ مِنِّی وَیَمْنَعُ الشَّیْطانَ مِنِّی . اللّٰهُمَّ لَا یَغْلِبُ جَهْلُهُ أَناتَکَ أَنْ یَسْتَفِزَّنِی وَیَسْتَخِفَّنِی . اللّٰهُمَّ إِلَیْکَ الْتَجَأْتُ ، اللّٰهُمَّ إِلَیْکَ الْتَجَأْتُ ، اللّٰهُمَّ إِلَیْکَ الْتَجَأْتُ[1].
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است، به نام خدا، من از تو به خدای رحمن پناه میبرم اگر پرهیزگار باشی، یا غیر پرهیزگار، بستم به خدا شنوای بینا، گوش و دیدهات را، تو را تسلّطی بر من نیست و نه بر گوشم و نه بر چشمم و نه بر مویم و نه بر پوستم و نه بر گوشتم و نه بر خونم و نه بر مُخم و نه بر عصبم و نه بر استخوانم و نه بر داراییام و نه بر آنچه پروردگارم نصیبم نموده، پوشاندم بین خود و بین تو را به پوشش نبوّت که پیامبران خود را به آن پوشاندند، از حملات گردنکشان و فرعونها، جبرئیل از جانب راستم و میکائیل از چپم و اسرافیل از پشت سرم و محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) از پیش رویم، خدا آگاه بر من است، تو را از من باز میدارد، شیطان را از من باز میدارد، خدایا نادانیاش بر بردباریات غلبه نمیکند تا آرامشم را برهم زند و سبکم شمارد، خدایا پناهنده به تو شدم، خدایا پناهنده به تو شدم، خدایا پناهنده به تو شدم.
حکایت عجیب حرز امام رضا(علیهالسلام(:
برای این حرز حکایت عجیبی است که آن را ابوالصّلت هروی [چنین] روایت کرده: مولایم علی بن موسیالرضا(علیهالسلام) روزی در منزلش نشسته بود، فرستاده مأمون بر او وارد شد و گفت: امیر تو را میطلبد.
امام برخاست و به من گفت: مأمون در این وقت مرا نمیطلبد مگر برای کاری سخت و به خدا نمیتواند به من آسیبی برساند، به خاطر این کلمات که از جدّم رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به من رسیده.
ابوالصّلت گفت: همراه امام نزد مأمون رفتم، چون نظر حضرت به مأمون افتاد، این حرز را تا آخر خواند. وقتی که حضرت برابر مأمون قرار گرفت، مأمون بهجانب آن بزرگوار نگریست و گفت: ای ابوالحسن، دستور دادهام صد هزار درهم به حضرتت بدهند و هر حاجتی داری بنویس.
چون امام برگشت، مأمون نظر در قفای امام کرد و گفت: اراده کردم من و اراده کرده است خداوند و آنچه خداوند اراده کرده بهتر بوده.
[1] - شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 138، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ ابن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات و منهج العبادات، محقق، مصحح، کرمانی، ابوطالب، محرر، محمد حسن، ص 33، قم، دار الذخائر، چاپ اول، 1411ق.
امام ای مد ظله:
✍ تهیه و تنظیم:
محمد علی فتحی
باسمه تعالی
سلام و درود خدا بر مردم همیشه در صحنه و حماسه ساز کرج و حومه.
درود بر روح بلند #امام راحل قدس سره و روان پاک شهدای این خطه که خون با پاک خود، درخت #انقلاب را آبیاری کردند.
سلام بر شهیدان مدافع حرم خصوصاحجج اسلام #تمامی_زاده و #سلمانیان و سلام بر #سردار_دلها حاج قاسم سلیمانی و یاران شهیدش.
اینجانب ضمن دعوت از عموم مردم ایران اسلامی خصوصا مردم شریف البرز، بر #حضور_حداکثری در انتخابات روز جمعه دوم اسفند، باطلاع می رسانم بعد از #بررسی و #تحقیق و #تدقیق در خصوص کاندیداهای محترم مجلس شورای اسلامی و توجه به #تعهد، #تخصص، #اخلاص، #توانمندی، #ثبات_رأی، #ایثار و گذشت آنان و #بدون_حب_و_بغض_شخصی و جانبداری از هرگونه حزب و جناح و گرایشی، عزیزان ذیل را به ترتیب اولویت حائز انتخاب می دانم:
۱. آقای دکتر علیرضا عباسی
۲. خانم طاهره پورشمسیان
بدیهی است سایر کاندیداهای انقلابی البرز، دوستان و رفقای بنده هستند که ارادت این حقیر به آنان محفوظ است.
جا دارد از برادر عزیز جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر نجفی به خاطر حضور انقلابی و وحدت آفرین تشکر و قدردانی نمایم.
ان الله سیجزی المتقین.
و من الله التوفیق
محمد علی فتحی
۱ اسفند ۱۳۹۸
@hajfathi_ir
سیاه دانه گیاهی است که مردم از حدود ۲۰۰۰ سال پیش از آن برای ساختن دارو استفادهکردهاند. از نظر تاریخی، سیاه دانه برای درمان کرم روده، گرفتگی بینی، دنداندرد، سردرد و انگل استفادهشده است. همچنین، میتوانید از سیاه دانه برای درمان اسهال، یبوست، نفخ، هموروئید، آنفولانزا، برونشیت، سرفه، حساسیتها، آسم، فشارخون بالا، قاعدگی، کلسترول بالا و غیره استفاده کنید. شما میتوانید سیاه دانه را بهعنوان یک ادویه خوب در غذاها بهکاربگیرید. این مقاله، ۵۲ مهمترین فواید سیاه دانه برای سلامت و زیبایی را به شما نشان خواهدداد. فکر میکنم بعد از خواندن این مقاله، عاشق سیاه دانه شوید. حالا بیایید خواص سیاه دانه را کشفکنیم.
برای دانلود مقاله روی عکس کلیک کنید
شهادت جانگداز امام علی بن محمد الهادی علیه السلام را به همه دلدادگان اهل البیت پیامبر صلی الله علیه وآله تسلیت می گوییم.
ذیلا سخنی از کلمات نورانی آن امام همام را آورده وشرحی را که آیة المکارم شیرازی درباره آن دارند را خدمتتان تقدیم می داریم:
قَالَ الإمَامُ عَلِىِّ النَّقِىِّ علیه السلام:
مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شرَّهُ».
امام هادى علیه السلام مىفرماید: کسى که شخصیّتش بر او بى ارزش باشد (ارزش براى خودش قائل نباشد) از شرّ او در امان نباش.
شرح حدیث:
یکى از مسائل مهم، مسائل نظام ارزشى در ادیان آسمانى در جوامع بشرى است. در عالم مادّه و در عالم معنویّت، هر چیزى قیمتى دارد و امورى ارزان و امورى با ارزش هستند و طبیعى است اگر انسان چیزى را کمبها تشخیص دهد، به آسانى آن را از دست خواهد داد و اگر پربها تشخیص دهد، به آسانى از دست نمىدهد؛ به عنوان مثال یک گوهر گرانبها در دست کودک، وسیلهاى براى بازى است و در نظر او ارزشى ندارد و به ارزانى آن را از دست مىدهد.
جواهرهاى گرانقیمت و پربها در جهان داراى اسم است و یکى از گوهرهاى نامى دنیا توسّط شخص رهگذرى کشف شد، در حالى که بچّهها با آن در حال بازى بودند و در مقابل چیز بى ارزشى آن رابه دست آورد.
شخصیّت انسان هم همین است، اگر براى آن ارزش قائل باشد به آسانى نمىفروشد. قرآن در این زمینه مىفرماید، در عالم هستى بعد از ذات پاک الهى چیزى گرانقیمتتر از انسان نیست و دلیل آن این است که همه چیز براى انسان خلق شده:
خَلَقْتُ الأشْیَاءَ لِأجْلِکَ وَ خَلَقْتُکَ لِأجْلِى؛ همه اشیا را براى تو خلق کردم و تو را براى خودم خلق کردم» و بالاترین مخلوقات خدا (فرشتگان) بر انسان سجده کردند فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ؛ پس همه ملائکه بر آدم سجده کردند»، از این جا قیمت و ارزش انسان روشن مىشود. علاوه بر این تمام اشیا براى انسان مسخّر شدهاند؛ یعنى همه آنها براى انسان کار مىکنند که نشان دهنده مقام انسان است.
حال اگر گوهر نفس را بشناسیم آن را در مقابل شهوات زودگذر و مقامات بىارزش دنیایى نمىفروشیم، ولى اگر ارزش خود را نشناسیم، شخصیّت خود را مىفروشیم و از شرّ چنین انسانى باید ترسید، زیرا با مبلغ ناچیزى انسان مىکُشد، چرا که ارزشى براى خود قائل نیست.
حال در مقابل مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ» که در روایت آمده مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ» چگونه است؟
جواب این سؤال را مولا على علیه السلام در سه جمله بیان مىفرمایند:
- مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ لَمْ یُهِنْهَا بِالْمَعْصِیَةِ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، با شهوات او را کوچک نمىکند.
- مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهْوَتُهُ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، شهوات در مقابل او کوچک است.
- مَنْ کَرُمَتْ نَفْسُهُ صَغُرَتْ الدُّنْیَا فِى عَیْنِهِ؛ کسى که ارزش خود را بشناسد، دنیا در نظر او کوچک است[1].
[1] - مشکات هدایت، ص: 74 ،اثر حضرت آیة الله مکارک شیرازی دام عزه
وزیر خارجه آمریکا #پامپئو گفته که آمریکا به شدت نگران است» که ایران ممکن است درباره شیوع #کروناویروس جزئیاتی را پنهان کرده باشد.
نکته:
این اولین باری نیست که آمریکا در خصوص مسائل ایران دخالت می کند.
پامپئو در حالی به دنبال شفافیت درباره پرونده #کرونا در ایران است که در کشور خودش شما مبتلایان و کشته شدگان این بیماری دقیقا اعلام نمی شود.
از طرفی خود آمریکا متهم اول در شیوع این بیماری در چین است و کارشناسان، شیوع کرونا را حمله بیوتروریسمی آمریکا با هدف نابودی اقتصاد چین می دانند.
آمریکائیها همیشه با خوی استکباری ، نگاهشان به کشورها از روی ترحم نموده و به دنبال رخنه و #نفوذ در بدنه مدیریتی و فرهنگی کشور ها بوده اند.
پامپئو بهتر است آمار دقیق کارتن خواب ها و نیازمندان سرگردان مردم خود را اعلام بدارد تا کشور های جهان بتوانند #صدقات خود را به آنان برسانند!
✍محمد علی فتحی
آنچه می خوانید بخشی از دیدگاه های مقام معظم رهبری مد ظله در خصوص وجود مقدس حضرت امام باقر علیه السلام است از میان بیانات معظم له که در سایت پایگاه اطلاع رسانی معظم له منتشر شده تقدیم می گردد:
1- این بزرگوار که حدود هجده سال دوران امامتشان طول کشید، الگوی کامل تلاش و مبارزه و مجاهدت خستگیناپذیر و پر از مشکلات برای اشاعهی دین و کلمهی حق و راه انداختن جریان فکری درست در دنیای آن روز بودند. هدفی که امروز ملت ایران برای آن تلاش میکند ـ یعنی زنده کردن سخن حق در دنیای مادی و منحط و گمراه کننده و غرق در فساد ـ کاری است که امام باقر(علیهالسلام) یکتنه به کمک معدودی از اصحاب خود، در دنیای بزرگ آن روز اسلام انجام میداد[1].
2- شهادت امام باقر (علیهالسّلام) که یک شهادت داراى پیام بود؛ لذا خود امام باقر وصیت کرد که بعد از او تا ده سال در منا به مناسبت این رحلت، یادبود برپا شود. در میان ائمهى ما این بىسابقه است، بىنظیر است. یاد امام باقر، یعنى یاد سر برآوردن حیات دوبارهى جریان اصیل اسلامى در مقابلهى با تحریفها و مسخهائى که انجام گرفته بود[2].
3- اقامهى دین، وظیفه است. حاکمیت دین، هدف مهم همهى ادیان است؛ لیقوم النّاس بالقسط»(۱). قیام به قسط، قیام به عدل و حاکمیت الهى، هدف بزرگ ادیان است. اصلاً ائمهى ما (علیهمالصّلاة و السّلام) تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این بود که دنبال حاکمیت الهى بودند؛ والّا اگر امام صادق و امام باقر(صلواتاللَّه علیهما) یک گوشه مىنشستند و چند نفر دور خودشان جمع مىکردند و فقط یک مسألهى شرعى مىگفتند، کسى به آنها کارى نداشت. خود امام صادق در یک حدیث مىفرماید: هذا ابوحنیفة له اصحاب و هذا الحسن البصرى له اصحاب[3]»؛ ابوحنیفه اصحاب دارد، حسن بصرى اصحاب دارد. پس، چرا به آنها کارى ندارند؟ چون مىدانند که آن حضرت داعیهى امامت دارد؛ اما آنها داعیهى امامت نداشتند. ابوحنیفه داعیهى امامت نداشت. این علماى معروف اهل سنت - محدثان و فقهایشان - داعیهى امامت نداشتند. اینها امام زمان را که هارون، منصور و عبدالملک بود، قبول داشتند[4].
رجب ماه خدا ماه بندگی ماه استغفار و.آمد.
چی کار می خوای بکنی؟
تصمیمتو گرفتی؟
می خوایی از اونهایی باشی که وقتی منادی در روز قیامت صدا می زنه این الرجبیون؟ تو هم بگی :
من رجبی هستم.
با روزه و دعا واستغفار وذکر وانجام کارهای نیک وبدست آوردن دل بندگان خدا رجب را نورانی باشیم.
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است.
از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که فرمود:
ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمىرسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ میگردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.
از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است که فرمود:
هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.
و همچنین فرمود :
رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است که حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود:
ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مىگویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مىشود پس بسیار بگوئید: أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».
ابن بابویه از سالم روایت کرده است که می گفت:
در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود : آیا در این ماه روزه گرفتهاى؟ گفتم: نه والله اى فرزند رسول خدا.
فرمود : آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آن را به غیر از خدا کسى نمىداند به درستى که این ماهى است که خدا آن را بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.
پس گفتم: یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزهداران آن نائل مىگردم؟
فرمود: اى سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر کس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر کس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدتها و هولهاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا کنند. بدان که براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد:
سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .
اعمال مشترک ماه مبارک رجب
اینها اعمالی است که انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است :
یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ.
اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
قابل توجه است که ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که میتوانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید .
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.
هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و آیة الکرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و سپس ده مرتبه بگوید : أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ حق تعالى براى او از روزى که این نماز را گزارده تا روزى که بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیهای که خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود .
دانلود فایل
ج: مشروبات مستکننده بنا بر احتیاط نجس است.
ج: خوردن آن حرام است، ولى نجس نیست.
ج: اگر حبههاى انگور بسیار کم باشد و آب آن در آب غوره مستهلک شود، بهطورى که آب انگور بر آن صدق نکند، حلال است. ولى اگر حبههاى انگور به تنهایى به وسیله آتش جوشانده شود، خوردن آن حرام است.
ج: الکلهایى که معلوم نیست در اصل از اقسام مایعات مستکننده باشند، محکوم به طهارت هستند، و خرید و فروش و استعمال مایعاتى که با آنها مخلوط شدهاند اشکال ندارد.
ج: اگر از الکلى باشد که در اصل مایع نیست، هرچند مستکننده هم باشد، محکوم به طهارت است و نماز با لباسى که با این الکل برخورد کرده صحیح است و احتیاجى به تطهیر ندارد. ولى اگر از الکل مایع بالاصالة و بر حسب تشخیص اهل فن مستکننده باشد، بنا بر احتیاط نجس است و نماز با بدن یا لباسى که با آن برخورد کرده، موقوف بر تطهیر است؛ لیکن استفاده از آن جهت ضد عفونى کردن ادوات پزشکى و مانند آن اشکال ندارد.
ج: اگر الکل موجود در ماده بهدست آمده فىنفسه مستکننده باشد، بنا بر احتیاط نجس و حرام است، هرچند به علت کمى آن و مخلوط شدن با ماده به دست آمده، نسبت به مصرف کننده مسکر نباشد، ولى اگر شک داشته باشیم که فىنفسه مستکننده و یا در اصل مایع است، حکم متفاوت مىشود.
ج: 1. هر یک از اقسام الکل که مستکننده و در اصل مایع باشد، بنا بر احتیاط نجس است. 2. ملاک نجاست الکل این است که مستکننده و در اصل مایع باشد. 3. اگر خود مکلّف یقین نداشته باشد، خبردادن اهل خبره مورد اطمینان کافىاست.
ج: پاک و حلال است، مگر این که مکلّف شخصاً یقین حاصل کند که آنها با الکل مست کنندهاى مخلوط اند که در اصل مایع است.
ج: اگر الکل مست کنندهاى باشد که در اصل مایع است، حرام و بنا بر احتیاط نجس است، ولى استفاده از آن به عنوان دارو در هیچ یک از حالات اشکال ندارد.
خاکشیر گیاهی یک یا دو ساله از تیره شب بویان است که دراصطلاح عامیانه به آن خاکشی نیز می گویند و در دشت و کوهستان ها می روید. تخم این گیاه ریز و کمی دراز است و به دو رنگ قرمز و قهوه ای وجود دارد که رنگ قرمز آن طعم تلخی دارد.
خاکشیر را در آب سرد بگذارید و خیس دهید و سپس میل کنید. همچنین شما می توانید خاکشیر را 10 دقیقه در آب بجوشانید و پس از خنک شدن میل بفرمایید و یا خاکشیر را بکوبید و به صورت موضعی روی زخم، جراحات و ورم ها،قرار دهید تا آن ها را درمان کند.
خاکشیر دارای خواص ضد التهابی و ضد باکتری است پس روزی 2 تا 3 لیوان از آن را بنوشید تا موهایتا دیگر شوره نزند.
خاکشیر دارای خواص ضد التهابی و ضد باکتری است و آکنه و جوش را درمان می کند و صورت را پاکسازی می نماید .برای درمان جوش فقط کافیست 2 ق غ خاکشیر را با یک دوم فنجان عرق شاه تره و کاسنی مخلوط کنید و سه هفته بخورید.
خاکشیر می تواند پوست صورت را روشن کند و لک های پوستی را درمان نماید بهتر است 2غ ق خاکشیر را با رنجیبین خیسانده شده و صاف شده مخلوط کنید و 3 هفته بخورید.
اگر در بارداری از یبوست رنج می برید خاکشیر می تواند دوای درد شما باشد اما چون خاکشیر ملین است مصرف زیاد آن در بارداری به علت شل شدن دهانه رحم خطرناک است و خطر سقط جنین در ماه های ابتدایی را در پی دارد اما در اواخر آن موجب تسهیل زایمان می شود. در شیردهی نیز بهتر است از پزشک خود سوال کنید که آیا خاکشیر مصرف نمایید یا خیر.
خاکشیر به علت وجود سودا ایجاد شده، ضعف قوای جنسی در مردان را برطرف و ناباروری را درمان می کند.
اگر کودکتان به یبوست دچار است خاکشیر مثل یک ملین طبیعی عمل می کند و آن را درمان می کند و غذا را هضم می کند وخواص ضد باکتریایی آن خطر ابتلا به اسهال را کاهش می دهد.
اگر نوزاد شما به دنبال بیماری هایی مانند آبله مرغان و سرخک تب داشت و پوست او دچار خارش شد نهراسید دوای درد نوزاد شما خاکشیر است که به درمان تب بالا و خارش پوست در نوزادان و کودکان کمک می کند.
لازم است خاکشیر را از 2 سالگی به بعد به نوزاد ان بدهید و قبل از آن شربت خاکشیر را از صافی رد کنید و از آب آن به نوزاد بدهید.
هر روز صبح ناشتا قبل از صبحانه شربت خاکشیر و شیر میل کنید این نوشیدنی می تواند به درمان لاغری و افزایش وزن خود به مرور زمان کمک کند. درصورتی که شیر تازه و طبیعی باشد میزان تاثیرگذاری این نسخه بیشتر می شود اما لازم است از سلامت شیر و پاکیزه بودن آن مطمئن شوند.
برای لاغری با خاکشیر توصیه می شود که مقدار یک قاشق غذا خوری خاکشیر را شسته و در یک لیوان آب ولرم حل کرده و با شکر شیرین کنید. از این نوشیدنی هر روز صبح ناشتا میل کنید. استفاده از این نوشیدنی در طولانی مدت به کاهش وزن کمک می کند. علاوه بر کمک به لاغری با خواص زیادی که دارد در حفظ سلامت بدن نیز موثر است.
اگر به فشارخون مبتلا هستید ، یک لیوان خاکشیر را به خوبی بکوبید و آن را به صورت پودری نرم درآورید، سپس در ظرفی ریخته و به مرور به آن آب اضافه کنید تا خمیری یک دست به دست آیدو این مرهم را روی پاهایتان بمالید تا فشارخون خود را کنترل کنید.
برای درمان سنگ کلیه ، مصرف مخلوطی از خاکشیر و ترنجبین در افرادی که کلیه آن ها استعداد سنگ سازی را دارد، توصیه می کنند.
افراد لاغر و کسانی که تمایل دارند وزن خود را بالا ببرند، می توانند از این نسخه استفاده کنند. این گروه اگر خاکشیر را با شیر میل کنند می توانند با نوشیدن این خاکشیر صبح ناشتا به درمان لاغری و افزایش وزن خود کمک کنند. به اعتقاد درمانگران، درصورتی که شیر تازه و طبیعی باشد میزان تأثیرگذاری این نسخه بیشتر می شود.
افزایش اخلاط فاسد در بدن موجب بدبویی دهان می شود شما می توانید از شربت ترنجبین و خاکشیر برای برطرف کردن بدبویی دهانتان استفاده کنید. هر روز عصر یک لیوان از شربت ترنجبین و خاکشیر را بنوشید.
افرادی که به ورم و زخم معده دچارند باید خاکشیر را به مقدار کم مصرف کنند.
افرادی که طبع سرد دارند و از بیماری های روماتیسم و آرتروز رنج می برند، باید شربت خاکشیر را عسل و عرق نعناع مصرف کنند.
برخی از افراد با خوردن خاکشیر سردرد می گیرند این افراد باید خاکشیر را با کتیرا مصرف کنند.
برای جلوگیری از سنگ کلیه خاکشیر را چندین بار بشویید و 12 ساعت در آب خیس کنید.
تهیه و تنظیم:
به نقل از: http://namnak.com
دریافت
حجم: 743 کیلوبایت
یکی از بدترین شیوه های میابحثه مجاده است. این روش در روایات به شدت نکوهش شده است.
برای درک ماهیت و علائم آن، به مطالب زیرتوجه کنیم:
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
مَن تَرَکَ المِراءَ و هُو مُبطِلٌ بُنیَ لَهُ بَیتٌ فی رَبَضِ الجَنّةِ ، و مَن تَرکَهُ و هُو مُحِقٌّ بُنیَ لَهُ فی وَسَطِها ، و مَن حَسّنَ خُلقَهُ بُنیَ لَهُ فی أعلاها[1] .
کسى که وقتى حق با او نیست مجادله نکند، خانه اى در حومه بهشت برایش ساخته مى شود. کسى که حق با او باشد و مجادله نکند، خانه اى در وسط بهشت برایش ساخته مى شود و کسى که اخلاقش را نیک گرداند، خانه اى در بالاى بهشت برایش ساخته مى شود.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
مَن تَرکَ المِراءَ و هُو مُحِقٌّ بُنِیَ لَهُ بَیتٌ فی أعلَى الجَنّةِ ، و مَن تَرکَ المِراءَ و هُو مُبطِلٌ بُنیَ لَهُ بَیتٌ فی رَبَضِ الجَنّةِ [2].
کسى که حق با او باشد و با این حال مجادله را رها کند، خانه اى در بالاى بهشت برایش ساخته مى شود و کسى که وقتى حق با او نیست مجادله نکند، خانه اى در حومه بهشت برایش ساخته مى شود.
راغب اصفهانی در معنای لغوی میگوید:
جدال عبارت است از بحث و گفتگویی که به منظور کوبیدن طرف و غالب شدن بر او صورت میگیرد و علت این که به این گونه مباحث مجادله میگویند این است که دو نفر در برابر یکدیگر به بحث و مشاجره میپردازند تا هر کدام فکر خود را بر دیگری تحمیل کند.
ریشه کلمه جدال» از جدلت الحبل» (طناب را محکم تابیدم) گرفته شده است[3]. چون کسی که چنین سخنی میگوید میخواهد دیگری را با سخن و رأی خود بپیچاند تا در نتیجه طرف مقابل با زورازافکار وعقاید خود دست بردارد.
علمای اخلاق در تعریف جدال چنین گفتهاند که شخصی در مقام اعتراض به سخن دیگری باشد و همتش بر این اساس پایهریزی گردد که عیب و ایراد آن را آشکار سازد با این قصد که او را خوار ساخته، خود را فردی زیرک و فهیم نشان دهد بدون این که انگیزه دینی یا فایده آخرتی در میان باشد[4].
جدال در اصطلاح علم منطق عبارت است از آن که انسان از مسلّمات طرف مقابل، علیه او بهرهبرداری کند؛ در مقام استدلال از مقدماتی که طرف قبول دارد استفاده کند که این روش برای قانع کردن یا خاموش کردن طرف مقابل بسیار مؤثر است و چنانچه کیفیت برخورد در این گونه استدلال، متین و خوب باشد همان جدال احسن است که قرآن آن را تحسین کرده است[5].
جدال اگر بحق باشد - یعنی برای اثبات یکی از عقاید حقّه باشد - و قصد و غرض از آن ارشاد و هدایت باشد و طرف مجادله دشمنی و عناد نداشته باشد، این جدال احسن» است و مذموم نیست، بلکه پسندیده است و از ثُبات در ایمان حکایت می کند و یکی از نتایج نیرومندی معرفت و بزرگی نفس شمرده میشود و اگر جدال به حق نباشد، مذموم است و از رذائل قوه غضب یا شهوت به حساب میآید که همراه با عصبیّت یا غلبه جوئی یا طمع مالی می باشد[6].
علامت جدال احسن، آن است که اگر مطلب حق از جانب طرف مقابل بیان شود هیچ ناراحتی در خود احساس نکند؛ چرا که هر دو به دنبال حق و حقیقت بودند اما علامت مجادله باطل آن است که اگر سخن حق بر زبان شخص مقابل جاری شود، جدال کننده ناراحت شود و بخواهد که آنچه او می گوید صحیح باشد و آن را به طریق جدال بر طرف مقابل تحمیل کند و در ضمن آن نقص و عیب و ایراد کلام او را ظاهر سازد[7].
[1] - الترغیب و الترهیب: ۱/۱۳۰/ ۱
[2] - منیة المرید : ۱۷۰
[3] - راغب اصفهانی؛ المفردات فی غریب القرآن، المکتبه المرتضویه، تهران، الجدال المفاوضة علی سبیل المنازعة والمغالبة واصله من جدلت الحبل ای احکمت فتله».
[4] - نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، انتشارات هجرت، تابستان 1375، چاپ سوم، ص551؛ علامه نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، ترجمه کریم فیضی، انتشارات قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج2، ص135.
[5] - علامه مظفر، محمدرضا؛ المنطق، نشر دارالتفسیر (اسماعیلیان)، چاپ اول، 1379ش، ج3، ص257.
[6] - مجتبوی، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامی، انتشارات حکمت، چاپ چهارم،1377ش، ج3، ص378.
[7] - نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، انتشارات هجرت، تابستان 1375، چاپ سوم، ص551.
❓سؤال: آیا مسافرت در ایام کرونایی حرام است؟
✅ جواب:
▫️این مسأله تابع قوانین است. اگر قانون منع مسافرت به جای خاصی کرده است، رعایت قانون اامی و واجب است.
▫️اگر کسی تخلف از قانون کند و مسافرت نماید، در صورتی که سفر او اضطراری و ضروری نباشد، معصیت کرده و نماز را باید تمام بخواند.
#دفتر_پاسخگویی_به_سؤالات_شرعی
#حاج_فتحی
www.hajfathi.ir
@hajfathi_ir
❓برخی می گویند: حرم ها را چرا می بندید ولی بانک ها را نه؟
✅جواب:
ورود زوار به حرم های مطهر هیچگونه #اضطرار و یا #ضرورت روزانه ندارد.
اما بانک ها پاسخگوی نیازهای ضروری مردم هستند که بدون فعالیت ،#اختلال در #زندگی_عادی مردم را ایجاد می کند.
#دفتر_پاسخگویی_به_سؤالات_شرعی
#حاج_فتحی
#۰۹۳۸۲۴۴۱۸۷۹
#۰۹۱۹۲۶۵۵۸۶۶
برخی دوستان نوشته اند:
❓در ایام کرونایی اهل سنت هیچ یک از مراسمات و تجمعات خود را در ایران تعطیل نکردند!»
✅جواب:
#اولا: خیلی از برادران اهل سنت مراسمات خود را یا تعطیل و یا محدود کرده اند. الا عده ای اندور و تا آگاه از آنان.
#ثانیا:
مبانی اعتقادی و فقهی آنان در بسیاری امور با شیعه کاملا متفاوت است.
#ثالثا:
وقتی قانونی در کشور اسلامی به وجود آمد، رعایت آن واجب است.
#رابعاً:
نماز جماعت و برخی مراسمات شیعی با رعایت بهداشت فردی و محیط الآن در حال اجرا است.
#خامسا:
سعی کنید از #امام_جامعه جلوتر نروید و همراه باشید.
#دفتر_پاسخگویی_به_سؤالات_شرعی
#۰۹۳۸۲۴۴۱۸۷۹
#۰۹۱۹۲۶۵۵۸۶۶
امام صادق علیه السلام:
▫️من سَرَّهُ طولُ العافِیَةِ فَلْیَتَّقِ اللّه َ.
▫️هر که خوش دارد از عافیت طولانى برخوردار شود، تقواى خدا در پیش گیرد.
بحار الأنوار: ۷۲/۲۳۲/۲.
نکته:
▫️گناه یکی از عوامل مهم ایجاد ناسلامتی است. با تقوا راه عافیت را باز کنیم.
#دفتر_پاسخگویی_به_سؤالات_شرعی
درباره این سایت